گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد نهم

فصل چهارم : حکمت آفرینش انسان



4 / 1 بیهوده آفریده نشده است
فصل چهارم : حکمت آفرینش انسان4 / 1انسان بیهوده آفریده نشده استقرآن«آیا پنداشته اید که شما را بیهوده آفریده ایم و این که شما به سوی ما باز گردانیده نمی شوید ؟» .

«ما هر چیزی را به اندازه آفریده ایم» .

حدیثامام علی علیه السلام :بدانید ای بندگان خدا که او شما را بیهوده نیافریده و سرِ خود ، رهایتان نکرده است . اندازه نعمت هایی را که به شما داده ، می داند و نیکی هایی را که به شما ارزانی داشته ، شماره کرده است . پس ، از او گشایش و کامیابی بخواهید و از او درخواست کنید و از او عطا [و بخشش ]بجویید .

امام زین العابدین علیه السلام :ای بندگان خدا ! از خدا پروا دارید ، و بیندیشید و برای آنچه از برای آن آفریده شده اید (آخرت) ، کار کنید ؛ زیرا خداوند ، شما را بیهوده نیافریده و بی هدف ، رهایتان نکرده است ؛ [بلکه] او خود را به شما شناسانْد ، و پیامبرش را سوی شما فرستاد ، و کتابش را بر شما فرو فرستاد که در آن ، حلال و حرام او ، و حجّت ها و مثال ها اوست . پس ، از خدا پروا کنید ؛ زیرا پروردگارتان بر شما حجّت آورده و فرموده است : «آیا برای او دو چشم قرار ندادیم ؟ و یک زبان و دو لب ؟ و دو راه (حق و باطل) را به او نشان دادیم» . این ، حجّتی است بر شما . پس تا می توانید ، پروای خدا دارید ، که هیچ نیرویی نیست ، مگر از سوی خدا ، و توکّل نشاید کرد ، جز بر او .

.


ص: 100

الإمام المهدیّ علیه السلام فی تَوقیعٍ صَدَرَ مِن ناحِیَتِهِ فی جَوابِ کِتابِ أحمَدَبنِ إسحاقَ :إنَّ اللّهَ تَعالی لَم یَخلُقِ الخَلقَ عَبَثا ولا أهمَلَهُم سُدیً ، بَل خَلَقَهُم بِقُدرَتِهِ ، وجَعَلَ لَهُم أسماعا وأبصارا وقُلوبا وألبابا . (1)

الصواعق المحرقه :وَقَعَ لِبُهلولٍ 2 مَعَهُ [أی مَعَ الإِمامِ العَسکَرِیِّ علیه السلام ] أنَّهُ رَآهُ وهُوَ صَبِیٌّ یَبکی وَالصِّبیانُ یَلعَبونَ ، فَظَنَّ أنَّهُ یَتَحَسَّرُ عَلی ما فی أیدیهِم ، فَقالَ : أشتَری لَکَ ما تَلعَبُ بِهِ ؟ فَقالَ : یا قَلیلَ العَقلِ ما لِلَّعبِ خُلِقنا ، فَقالَ لَهُ : فَلِماذا خُلِقنا ؟ قالَ : لِلعِلمِ وَالعِبادَهِ ، فَقالَ لَهُ : مِن أینَ لَکَ ذلِکَ ؟ قالَ : مِن قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ» (2) . (3)

.

1- .الغیبه للطوسی : ص 288 ح 246 ، الاحتجاج : ج 2 ص 539 ح 343 ، بحارالأنوار : ج 50 ص 229 ح 3 .
2- .المؤمنون : 115 .
3- .الصواعق المحرقه : ص 207 ، نور الأبصار : ص 183 نقلاً عن درر الأصداف .

ص: 101

امام مهدی علیه السلام در توقیعی که از سوی ایشان در پاسخ نامه احمد بن اسحاق صادر شد :خدای متعال ، مخلوقات را بیهوده نیافریده و آنان را بی هدف ، رها نساخته است ؛ بلکه آنان را با قدرت خویش آفرید ، و برایشان ، گوش و چشم و دل و خِرد نهاد .

الصواعق المحرقه :روزی بهلول 1 به ایشان (امام عسکری علیه السلام ) که کودکی بود ، برخورد و دید کودکان به بازی مشغول اند و ایشان ، گریه می کند . پنداشت برای آنچه در دست کودکان است ، ناراحت است . از این رو گفت : می خواهی برایت چیزی بخرم که با آن ، بازی کنی ؟ فرمود : «ای بی خِرد ! ما برای بازی آفریده نشده ایم» . بهلول گفت : پس برای چه آفریده شده ایم ؟ فرمود : «برای دانش و پرستش» . بهلول گفت : این را از کجا دانستی ؟ فرمود : «از این سخن خدای عز و جل که : «آیا پنداشته اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما باز نمی گردید ؟» » .

.


ص: 102

4 / 2لَم یُخلَقِ الإِنسانُ لِمَنفَعَهِ الخالِقِالکتاب«مَا أُرِیدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَ مَا أُرِیدُ أَن یُطْعِمُونِ» . (1)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :لَم تَخلُقِ الخَلقَ لِوَحشَهٍ ، ولَا استَعمَلتَهُم لِمَنفَعَهٍ . (2)

عنه علیه السلام :لَم یَخلُق ما خَلَقَهُ لِتَشدیدِ سُلطانٍ ، ولا تَخَوُّفٍ مِن عَواقِبِ زَمانٍ ، ولَا استِعانَهٍ عَلی ندٍّ (3) مُثاوِرٍ (4) ، ولا شَریکٍ مُکاثِرٍ، ولا ضِدٍّ مُنافِرٍ، ولکِن خَلائِقُ مَربوبونَ، وعِبادٌ داخِرونَ (5) . (6)

الإمام زین العابدین علیه السلام :أستَوهِبُکَ یا إلهی نَفسِیَ الَّتی لَم تَخلُقها لِتَمتَنِعَ بِها مِن سوءٍ ، أو لِتَطَرَّقَ بِها إلی نَفعٍ ، ولکِن أنشَأتَها إثباتا لِقُدرَتِکَ عَلی مِثلِها ، وَاحتِجاجا بِها عَلی شَکلِها . (7)

.

1- .الذاریات : 57 .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 109 ، غرر الحکم : ح 7554 نحوه ، بحارالأنوار : ج 4 ص 318 ح 43 .
3- .النِّدُّ : المِثلُ والنَّظیرُ (لسان العرب : ج 3 ص 420 «ندد») .
4- .ثاوَرَه مُثاورهً : واثبه (تاج العروس : ج 6 ص 156 «ثور») .
5- .داخِرون : أی صاغرون (لسان العرب : ج 4 ص 278 «دخر») .
6- .نهج البلاغه : الخطبه 65 ، أعلام الدین : ص 65 ، بحارالأنوار : ج 4 ص 309 ح 37 .
7- .الصحیفه السجادیه : ص 150 الدعاء 39 .

ص: 103



4 / 2 انسان برای سود رساندن به آفریدگار ، آفریده نشده است
4 / 2انسان برای سود رساندن به آفریدگار ، آفریده نشده استقرآن«از آنان ، هیچ روزی ای نمی خواهم و نمی خواهم که مرا خوراک دهند» .

حدیثامام علی علیه السلام :به خاطر تنهایی [خود] ، آفریدگان را نیافریدی و برای سود خویش ، به کارشان نگرفتی .

امام علی علیه السلام :آنچه آفرید ، نه برای افزودن بر قدرتی [از خود] بود ، و نه به خاطر بیم از پیشامدهای زمان ، و نه برای آن که در مصاف با همتایی جنگجو ، یا در برابر شریکی افزون خواه ، یا دشمنی ناساز ، از او یاری طلبد ؛ بلکه آنان ، آفریدگانی مملوک ، و بندگانی بی مقدار بیش نیستند .

امام زین العابدین علیه السلام :معبودا ! جان من ، [بخشش و] هدیه ای است از جانب تو . تو آن را نیافریدی تا با آن ، زیانی را از خودت دور سازی ، یا از ره گذر آن به سودی دست یابی ؛ بلکه ایجادش کردی تا توانایی خویش را بر ایجاد همانند آن ، به اثبات برسانی و آن را دلیل توانایی خود بر آفریدن همچون آن ، قرار دهی .

.


ص: 104

علل الشرائع عن عبد اللّه بن سلام مولی رسول اللّه صلی الله علیه و آله :فی صُحُفِ موسَی بنِ عِمرانَ علیه السلام : یا عِبادی ، إنّی لَم أخلُق لِأَستَکثِرَ بِهِم مِن قِلَّهٍ ، ولا لِانَسَ بِهِم مِن وَحشَهٍ ، ولا لِأَستَعینَ بِهِم عَلی شَیءٍ عَجَزتُ عَنهُ ، ولا لِجَرِّ مَنفَعَهٍ ولا لِدَفعِ مَضَرَّهٍ ، ولَو أنَّ جَمیعَ خَلقی مِن أهلِ السَّماواتِ وَالأَرضِ اجتَمَعوا عَلی طاعَتی وعِبادَتی لا یَفتُرونَ عَن ذلِکَ لَیلاً ولا نَهارا ، مازادَ ذلِکَ فی مُلکی شَیئا ، سُبحانی وتَعالَیتُ عَن ذلِکَ . (1)

4 / 3خُلِقَ الإِنسانُ لِلتَّعَقُّلِ ومَعرِفَهِ اللّهِالکتاب«هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُواْ أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُواْ شُیُوخًا وَ مِنکُم مَّن یُتَوَفَّی مِن قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُواْ أَجَلاً مُّسَمًّی وَ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ» . (2)

«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْمَاً » . (3)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :لَم یُعبَدِ اللّهُ عز و جل بِشَیءٍ أفضَلَ مِنَ العَقلِ . (4)

.

1- .علل الشرائع : ص 13 ح 9 ، بحارالأنوار : ج 5 ص 313 ح 4 .
2- .غافر : 67 .
3- .الطلاق : 12 .
4- .الخصال : ص 433 ح 17 عن سلیمان بن خالد عن الإمام الباقر علیه السلام ، الکافی : ج 1 ص 18 عن الإمام علیّ علیه السلام وفیه «ما عُبد» بدل «لم یعبد» ، علل الشرائع : ص 116 ح 11 ، تنبیه الخواطر: ج 2 ص 112 ، المواعظ العددیّه: ص 368 والثلاثه الأخیره نحوه ، بحارالأنوار: ج 1 ص 108 ح 4 .

ص: 105



4 / 3 آفرینش انسان برای خِردورزی و شناخت خدا
علل الشرائع به نقل از عبد اللّه بن سلّام ، وابسته پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در صحف موسی بن عمران علیه السلام آمده است : «ای بندگان من ! من [خلق را] نیافریدم تا به واسطه آنان ، بر خویشتن چیزی بیفزایم ، یا از تنهایی به در آیم ، یا در کاری ناتوان باشم و از آنان ، کمک بگیرم ، یا سودی به دست آورم و یا زیانی را از خود بگردانم . اگر همه آفریدگانم از اهل آسمان ها و زمین ، بر طاعت و عبادت من گِرد آیند و شب و روز در این کار باشند و سستی نورزند ، این همه به پادشاهی من ، ذرّه ای نمی افزاید . من ، از این ، منزّه و برترم» .

4 / 3آفرینش انسان برای خِردورزی و شناخت خداقرآن«او کسی است که شما را از خاکی آفرید ، سپس از نطفه ای ، سپس از عَلَقه ای ، سپس شما را به صورت کودکی به دنیا می آورد ، سپس تا به کمال قوّت خود برسید و تا سالمند شوید و از میان شما کسی است که مرگ پیش رس می یابد و تا [در نهایت] به مدّتی که مقرّر است ، برسید ، و امید که خِرد ورزید» .

«خدا ، کسی است که هفت آسمان را و زمین را به همان گونه [هفت زمین] آفرید . فرمان [خدا] در میان آنها فرود می آید تا بدانید که خدا بر هر چیزی تواناست ، و به راستی که دانش او ، هر چیزی را در بر گرفته است» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل با چیزی برتر از خِرد ، پرستش نشده است .

.


ص: 106

عنه صلی الله علیه و آله :یا عَلِیُّ ، إذَا اکتَسَبَ النّاسُ مِن أنواعِ البِرِّ لِیَتَقَرَّبوا بِها إلی رَبِّنا فَاکتَسِب أنتَ أنواعَ العَقلِ تَسبِقهُم بِالزَّلفِ وَالقُربَهِ وَالدَّرَجاتِ فِی الدُّنیا وَالآخِرَهِ . (1)

بحارالأنوار :قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی فِی الحَدیثِ القُدسِیِّ : کُنتُ کَنزا مَخفِیّا ، فَأَحبَبتُ أن اُعرَفَ ، فَخَلَقتُ الخَلقَ لِکَی اُعرَفَ . (2)

کشف الخفاء قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی :کُنتُ کَنزا لا اُعرَفُ ، فَأَحبَبتُ أن اُعرَفَ ، فَخَلَقتُ خَلقا فَعَرَّفتُهُم بی فَعَرَفونی . (3)

راجع : موسوعه العقائد الإسلامیه : ج 1 ص 205 (المعرفه / القسم الثانی / الفصل الثالث : التعقّل) و ص 246 (الفصل الخامس / آثار العقل) .

4 / 4خُلِقَ الإِنسانُ لِلِابتِلاءِالکتاب«الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ» . (4)

«وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ وَ کَانَ عَرْشُهُ عَلَی الْمَاءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ لَئِن قُلْتَ إِنَّکُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَیَقُولَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِینٌ» . (5)

الحدیثمجمع البیان عن ابن عمر عن النّبیّ صلی الله علیه و آله أنَّهُ تَلا قَولَهُ تَعالی «تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ» إلی قَولِهِ «أیُّکُمْ أحْسَنُ عَمَلًا» ثُمَّ قالَ :أیُّکُم أحسَنُ عَقلاً ، وأورَعُ عَن مَحارِمِ اللّهِ ، وأسرَعُ فی طاعَهِ اللّهِ . (6)

.

1- .الفردوس : ج 5 ص 325 ح 8328 عن الإمام علیّ علیه السلام .
2- .بحارالأنوار : ج 87 ص 199 و 344 .
3- .کشف الخفاء : ج 2 ص 132 ح 2016 ، الدرر المنتثره فی الأحادیث المشتهره : ص 203 ح 328 ، تنزیه الشریعه المرفوعه : ج 1 ص 148 ح 44 نحوه .
4- .الملک : 2 .
5- .هود : 7 .
6- .مجمع البیان : ج 10 ص 484 ، تیسیر المطالب : ص 377 ، بحار الأنوار : ج 70 ص 233 ح 6 .

ص: 107



4 / 4 آفرینش انسان برای آزمایش
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی ! هر گاه مردم در پی کسب انواع نیکی ها باشند تا بدان وسیله به پروردگارمان نزدیک شوند ، تو انواع خِرد را به دست آور تا در نزدیکی و قرب [به خدا] و [نیل به] درجات دنیا و آخرت ، بر آنان پیشی گیری .

بحار الأنوار :خداوند تبارک و تعالی در حدیث قدسی فرموده است : «من گنجی پنهان بودم و دوست داشتم که شناخته شوم . پس آفریدگان را آفریدم تا شناخته شوم» .

کشف الخفاء :خداوند تبارک و تعالی فرمود : «من گنجی پنهان بودم و دوست داشتم که شناخته شوم . پس خلق را آفریدم و آنان را با خودم آشنا کردم و آنها مرا شناختند» .

ر . ک : دانش نامه عقاید اسلامی : ج 1 ص 255 (معرفت شناسی / بخش دوم / فصل سوم: خردورزی) و ص 331 (فصل پنجم : نشانه های خرد) .

4 / 4آفرینش انسان برای آزمایشقرآن« همو که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید ، و اوست توانمند آمرزگار» .

«و او کسی است که آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید و عرش او بر روی آب بود ، تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید . و اگر بگویی که : «شما پس از مرگ زنده می شوید» ، هر آینه آنان که کافرند ، خواهند گفت : این نیست ، مگر جادویی آشکار» .

حدیثمجمع البیان به نقل از ابن عمر ، در باره پیامبر صلی الله علیه و آله :ایشان ، آیه : «تَبَارَکَ الَّذِی بِیَدِهِ الْمُلْکُ» را خواند تا به : «أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» رسید . سپس فرمود : «هر یک از شما که نیکوکارتر باشد ، او عاقل تر ، و از حرام های خدا ، پرهیزگارتر ، و در فرمانبری از خدای متعال ، شتابنده تر است» .

.


ص: 108

الإمام علیّ علیه السلام :ألا إنَّ اللّهَ تَعالی قَد کَشَفَ الخَلقَ کَشفَهً ، لا أنَّهُ جَهِلَ ما أخفَوهُ مِن مَصونِ أسرارِهِم ومَکنونِ ضَمائِرِهِم ، ولکِن لِیَبلُوَهُم أیُّهُم أحسَنُ عَمَلاً ، فَیَکونَ الثَّوابُ جَزاءً وَالعِقابُ بَواءً . (1)

الإمام الرِّضا علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً» :إنَّهُ عَزَّ وجَلَّ خَلَقَ خَلقَهُ لِیَبلُوَهُم بِتَکلیفِ طاعَتِهِ وعِبادَتِهِ ، لا عَلی سَبیلِ الاِمتِحانِ وَالتَّجرِبَهِ ؛ لِأَنَّهُ لَم یَزَل عَلیما بِکُلِّ شَیءٍ . (2)

راجع : یونس : 14 ، الکهف : 7 ، المؤمنون : 30 ، العنکبوت : 2 و 3 . فرهنگ قرآن (بالفارسیّه): ج 4 ص 277 308 (امتحان)

4 / 5خُلِقَ الإِنسانُ لِلعِبادَهِالکتاب«وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاءِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» . (3)

الحدیثعلل الشرائع عن أبی بصیر :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاءِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» ، قالَ : خَلَقَهُم لِیَأمُرَهُم بِالعِبادَهِ . (4)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 114 ، بحارالأنوار : ج 5 ص 315 ح 11 .
2- .التوحید : ص 321 ح 2 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 135 ح 33 ، الاحتجاج : ج 2 ص 393 ح 302 کلّها عن عبد السلام بن صالح الهروی ، بحارالأنوار : ج 4 ص 80 ح 5 .
3- .الذاریات : 56 .
4- .علل الشرائع : ص 13 ح 10 ، بحارالأنوار : ج 5 ص 314 ح 5 .

ص: 109



4 / 5 آفرینش انسان برای پرستش
امام علی علیه السلام :بدانید که خدای بزرگ ، آفریدگان را آشکار ساخت ، (1) نه این که از رازهای نهفته و درون های پوشیده شان آگاه نبود ؛ بلکه تا آنان را بیازماید که کدام یک بهتر عمل می کند پس ثواب ، پاداش [کار نیک آن ها] است و عقاب ، سزا[ی کار بدشان] .

امام رضا علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید» :خداوند عز و جل خلق خود را آفرید تا با نهادن تکلیف طاعت و عبادت خویش بر دوش آنان ، ایشان را بیازماید ، نه از باب امتحان و تجربه [برای خود] ؛ زیرا او همواره به همه چیز ، آگاه است .

ر . ک : یونس : آیه 14 ، کهف : آیه 7 ، مؤمنون : آیه 30 ، عنکبوت : آیه 2 و 3 ؛ فرهنگ قرآن : ج 4 ص 277 308 (امتحان) .

4 / 5آفرینش انسان برای پرستشقرآن«من ، جن و اِنس را نیافریدم ، مگر برای این که مرا بپرستند» .

حدیثعلل الشرائع به نقل از ابو بصیر :از امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جلپرسیدم که : «من ، جن و اِنس را نیافریدم ، مگر برای این که مرا بپرستند» . فرمود : «آنها را آفرید تا به بندگی فرمانشان دهد» .

.

1- .یعنی آنان را در بوته آزمایش نهاد ، یا آنها را به صحنه هستی آورد و آفرید .

ص: 110

علل الشرائع عن جمیلِ بن درَّاج :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام : جُعِلتُ فِداکَ ، ما مَعنی قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاءِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» فَقالَ : خَلَقَهُم لِلعِبادَهِ . (1)

علل الشرائع عن جمیل بن درّاج عن الإمام الصادق علیه السلام ، قال :سَأَلتُهُ عَن قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاءِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (2) قالَ : خَلَقَهُم لِلعِبادَهِ ، قُلتُ : خاصَّهً أم عامَّهً ؟ قالَ : لا بَل عامَّهً . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :بِئسَ العَبدُ عَبدٌ خُلِقَ لِلعِبادَهِ فَأَلهَتهُ العاجِلَهُ عَنِ الآجِلَهِ . (4)

الإمام علیّ علیه السلام :اِبتَدَأَ ما أرادَ ابتِداءَهُ ، وأنشَأَ ما أرادَ إنشاءَهُ ، عَلی ما أرادَ مِنَ الثَّقَلَینِ الجِنِّ وَالإِنسِ ، لِیَعرِفوا بِذلِکَ رُبوبِیَّتَهُ وتَمَکَّنَ فیهِم طاعَتُهُ . (5)

عنه علیه السلام :فَاتَّقُوا اللّهَ عِبادَ اللّهِ جِهَهَ ما خَلَقَکُم لَهُ ، وَاحذَروا مِنهُ کُنهَ (6) ما حَذَّرَکُم مِن نَفسِهِ ، وَاستَحِقّوا مِنهُ ما أعَدَّ لَکُم بِالتَّنَجُّزِ لِصِدقِ میعادِهِ ، وَالحَذَرِ مِن هَولِ مَعادِهِ . (7)

عنه علیه السلام وهُوَ یَدعُو النّاسَ إلَی الجِهادِ :إنَّ اللّهَ قَد أکرَمَکُم بِدینِهِ ، وخَلَقَکُم لِعِبادَتِهِ ، فَأَنصِبوا (8) أنفُسَکُم فی أداءِ حَقِّهِ . (9)

.

1- .علل الشرائع : ص 14 ح 11 ، بحارالأنوار : ج 5 ص 314 ح 6 .
2- .الذاریات : 56 .
3- .علل الشرائع : ص 14 ح 12 ، تفسیر العیّاشی : ج 2 ص 164 ح 83 عن یعقوب بن سعید ولیس فیه ذیله ، بحار الأنوار : ج 5 ص 314 ح 7 .
4- .النوادر للراوندی : ص 145 ح 198 عن الإمام علیّ علیه السلام ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 62 ، بحارالأنوار : ج 72 ص 201 ح 31 .
5- .الکافی : ج 1 ص 142 ح 7 عن الحارث الأعور ، التوحید : ص 33 ح 1 نحوه ، بحارالأنوار : ج 4 ص 266 ح 14 .
6- .کُنهُ الأمرِ : حَقیقتُه (النهایه : ج 4 ص 206 «کنه») .
7- .نهج البلاغه : الخطبه 83 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 360 ح 6101 .
8- .النُّصبُ والنَّصَبُ : التَّعَبُ (مفردات ألفاظ القرآن : ص 807 «نصب») .
9- .وقعه صفّین : ص 112 عن أبی روق ، بحارالأنوار : ج 32 ص 404 ؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 3 ص 185 .

ص: 111

علل الشرائع به نقل از جمیل بن درّاج :به امام صادق علیه السلام گفتم : قربانت گردم ! معنای این سخن خداوند عز و جل که : «من ، جن و اِنس را نیافریدم ، مگر برای این که مرا بپرستند» ، چیست ؟ فرمود : «یعنی آنها را برای پرستش [و بندگی] آفرید» .

علل الشرائع به نقل از جمیل بن درّاج :از امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جل پرسیدم که : «من جن و انس را نیافریدم ، مگر برای این که مرا بپرستند» . فرمود : «آنها را برای پرستیدن آفرید» . گفتم : خاص یا عام ؟ فرمود : «نه ، عام» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چه بد بنده ای است آن بنده ای که برای عبادت ، آفریده شده باشد و زندگی زودگذر دنیوی ، او را از آخرت ، باز دارد !

امام علی علیه السلام :[خداوند ،] آنچه را که خواست بیاغازد، آغازید ، و آنچه را که خواست هست کند ، از پری و آدمی، هست کرد تا بدین وسیله ، پروردگاریِ او را بشناسند و از او فرمان بَرَند .

امام علی علیه السلام :ای بندگان خدا ! از خدا پروا بدارید و بدان سو روید که شما را برای آن آفرید ، و از او که شما را از خویشتن بر حذر داشته است ، چنان که باید و شاید ، بترسید ، و با طلبیدن وعده راستین او [از طریق انجام دادن طاعات و عبادات] و پرهیز از هراس قیامتش [به وسیله باز ایستادن از گناهان] ، کاری کنید که سزاوار آن چیزی شوید که برای شما آماده ساخته است .

امام علی علیه السلام در هنگام فرا خواندن مردم به جهاد :خداوند ، شما را به دین خویش ، مفتخر ساخت و برای پرستش خود ، شما را آفرید . پس در گزاردن حقّ او ، با تمام توان بکوشید .

.


ص: 112

عنه علیه السلام :بِتَقوَی اللّهِ اُمِرتُم ، ولِلإِحسانِ وَالطّاعَهِ خُلِقتُم . (1)

بصائر الدرجات عن أبی بصیر عن الإمام الباقر علیه السلام ، قال :سَأَلتُهُ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «یُنَزِّلُ الْمَلَئِکَهَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَی مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ» (2) فَقالَ : جَبرَئیلُ الَّذی نَزَلَ عَلَی الأَنبِیاءِ ، وَالرّوحُ تَکونُ مَعَهُم ومَعَ الأَوصِیاءِ لا تُفارِقُهُم تُفَقِّهُهُم وتُسَدِّدُهُم مِن عِندِ اللّهِ ، وأنَّهُ لا إلهَ إلَا اللّهُ ، مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، وبِهِما عُبِدَ اللّهُ ، وَاستَعبَدَ اللّهُ عَلی (3) هذَا الجِنَّ وَالإِنسَ وَالمَلائِکَهَ ، ولَم یَعبُدِ اللّهَ مَلَکٌ ولا نَبِیٌّ ولا إنسانٌ ولا جانٌّ إلّا بِشَهادَهِ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ ، وأنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّهِ ، وما خَلَقَ اللّهُ خَلقاً إلّا لِلعِبادَهِ . (4)

الإمام الباقر علیه السلام فی حَدیثٍ عَن آدَمَ علیه السلام مُخاطِبا اللّهَ سُبحانَهُ :قالَ آدَمُ : یا رَبِّ ما أکثَرَ ذُرِّیَّتی ولِأَمرِ ما خَلَقتَهُم ؟ ... قال اللّه عزّ وجلّ : ... خَلَقتُکَ وخَلَقتُ ذُرِّیَّتَکَ مِن غَیرِ فاقَهٍ بی إلَیکَ وإلَیهِم ، وإنَّما خَلَقتُکَ وخَلَقتُهُم لِأَبلُوَکَ وأبلُوَهُم أیُّکُم أحسَنُ عَمَلاً فی دارِ الدُّنیا فی حَیاتِکُم وقَبلَ مَماتِکُم ، فَلِذلِکَ خَلَقتُ الدُّنیا وَالآخِرَهَ ، وَالحَیاهَ وَالمَوتَ ، وَالطّاعَهَ وَالمَعصِیَهَ ، وَالجَنَّهَ وَالنّارَ ، وکَذلِکَ أرَدتُ فی تَقدیری وتَدبیری وبِعِلمِی النّافِذِ فیهِم ، خالَفتُ بَینَ صُوَرِهِم وأجسامِهِم ، وألوانِهِم وأعمارِهِم وأرزاقِهِم ، وطاعَتِهِم ومَعصِیَتِهِم ، فَجَعَلتُ مِنهُمُ الشَّقِیَّ وَالسَّعیدَ ، وَالبَصیرَ وَالأَعمی ، وَالقَصیرَ وَالطَّویلَ ، وَالجَمیلَ وَالدَّمیمَ ، وَالعالِمَ وَالجاهِلَ ، وَالغَنِیَّ وَالفَقیرَ ، وَالمُطیعَ وَالعاصِیَ ، وَالصَّحیحَ وَالسَّقیمَ ، ومَن بِهِ الزَّمانَهُ (5) ومَن لا عاهَهَ بِهِ . فَیَنظُرُ الصَّحیحُ إلَی الَّذی بِهِ العاهَهُ فَیَحمَدُنی عَلی عافِیَتِهِ ، ویَنظُرُ الَّذی بِهِ العاهَهُ إلَی الصَّحیحِ فَیَدعونی ویَسأَلُنی أن اُعافِیَهُ ، ویَصبِرُ عَلی بَلائی فَاُثیبُهُ جَزیلَ عَطائی ، ویَنظُرُ الغَنِیُّ إلَی الفَقیرِ فَیَحمَدُنی ویَشکُرُنی ، ویَنظُرُ الفَقیرُ إلَی الغَنِیِّ فَیَدعونی ویَسأَلُنی ، ویَنظُرُ المُؤمِنُ إلَی الکافِرِ فَیَحمَدُنی عَلی ما هَدَیتُهُ ، فَلِذلِکَ خَلَقتُهُم لِأَبلُوَهُم فِی السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ ، وفیما اُعافیهِم وفیما أبتَلیهِم وفیما اُعطیهِم وفیما أمنَعُهُم ، وأنَا اللّهُ المَلِکُ القادِرُ ، ولی أن اُمضِیَ جَمیعَ ما قَدَّرتُ عَلی ما دَبَّرتُ ، ولی أن اُغَیِّرَ مِن ذلِکَ ما شِئتُ إلی ما شِئتُ ، واُقَدِّمَ مِن ذلِکَ ما أخَّرتُ ، واُؤَخِّرَ مِن ذلِکَ ما قَدَّمتُ، وأنَا اللّهُ الفَعّالُ لِما اُریدُ، لا اُسأَلُ عَمّا أفعَلُ وأنَا أسأَلُ خَلقی عَمّاهُم فاعِلونَ. (6)

.

1- .وقعه صفّین : ص 10 عن سلیمان بن المغیره عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، بحارالأنوار : ج 32 ص 356 ح 337 ؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 3 ص 108 .
2- .النحل : 2 .
3- .فی المصدر : «واستعبده الخلق وعلی .. .» ، والصواب ما أثبتناه کما فی بحار الأنوار .
4- .بصائر الدرجات : ص 463 ح 1 ، بحارالأنوار : ج 25 ص 63 ح 43 .
5- .الزَّمانَهُ : العاهه ، مرض یدوم زمانا طویلاً (مجمع البحرین : ج 2 ص 782 «زمن») .
6- .الکافی : ج 2 ص 9 ح 2 ، علل الشرائع : ص 11 ح 4 ، الاختصاص : ص 333 ، مختصر بصائر الدرجات : ص 156 کلّها عن حبیب السجستانی ، بحارالأنوار : ج 5 ص 227 ح 5 .

ص: 113

امام علی علیه السلام :شما به پروا کردن از خدا فرمان داده شده اید، و برای کار نیک کردن و فرمان بُرداری [از خدا ]آفریده شده اید .

بصائر الدرجات به نقل از ابوبصیر :از امام باقر علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جلپرسیدم که : «فرشتگان را با روح به فرمان خود ، بر هر کس از بندگانش که بخواهد ، نازل می کند» . فرمود : «جبرئیل علیه السلام است که بر پیامبران نازل شد ، و روح ، همواره با آنان و با اوصیا[ی آنان] است و از آنها جدا نمی شود ، و از جانب خدا به آنان ، دانایی می آموزد و به راه راست می بردشان ، و این را [بیان می کند] که معبودی جز خدای یکتا نیست و محمّد ، فرستاده خداست ، و با این دو [عقیده] خدا پرستش شده ، و خداوند از جن و انس و فرشتگان ، خواسته است که او را پرستش کنند ، و هیچ فرشته و پیامبر و انسان و جنّی نیست ، مگر آن که خداوند را با گواهی دادن به یگانگی او و پیامبری محمّد ، عبادت کرده اند ، و خداوند ، هیچ مخلوقی نیافریده ، مگر برای پرستش [او]» .

امام باقر علیه السلام در حدیثی از آدم علیه السلام خطاب به خدای سبحان :آدم گفت : ای پروردگار من ! چه ذریّه فراوانی دارم ! اینان را برای چه آفریدی ؟ خداوند فرمود : « ... تو و فرزندان تو را آفریدم ، بدون آن که مرا به تو و به ایشان نیازی باشد ؛ بلکه تو و ایشان را آفریدم تا شما را بیازمایم که کدامینِ شما در زندگی این سرای دنیا و پیش از آن که بمیرید ، نیکوکردارترید . دنیا و آخرت ، و زندگی و مرگ ، و فرمانبری و نافرمانی ، و بهشت و دوزخ را برای همین منظور آفریدم ، و در تقدیر و تدبیر خویش ، این گونه اراده کردم ، و با علم خود که در میان آنان نافذ است ، میان صورت ها و پیکرها ، و رنگ ها و عمرها و روزی هایشان ، و فرمانبری و نافرمانی شان تفاوت افکندم . آنان را به خوش بخت و بدبخت ، و بینا و کور ، و کوتاه و بلند ، و زیبا و زشت ، و دانا و نادان ، و دارا و نادار ، و فرمان بُردار و نافرمان ، و تن درست و بیمار ، و معلول و سالم ، تقسیم نمودم . [چنین نمودم] تا سالم به آن که معلول است ، بنگرد و مرا بر عافیت خویش ، سپاس گوید ، و معلول به تن درست بنگرد و مرا بخواند و از من بخواهد که او را عافیت بخشم و بر بلای من ، شکیبایی کند تا از پاداش فراوان خویش ، به او عطا کنم ، و دارا به نادار بنگرد و مرا ستایش و سپاس گوید ، و نادار به دارا بنگرد و مرا بخواند و از من درخواست کند ، و مؤمن به کافر بنگرد و به خاطر آن که هدایتش کردم ، مرا سپاس گزارد . پس برای این آنها را آفریدم تا ایشان را در خوشی و ناخوشی ، و در عافیت و بلا ، و در آنچه به آنان عطا کرده ام و در آنچه از ایشان دریغ داشته ام ، بیازمایم . منم خداوند فرمان روای توانا ، و من حق (/ قدرت) دارم که همه آنچه را مقدّر ساخته ام ، طبق تدبیرم روان سازم ، و حق دارم از اینها ، آنچه را که بخواهم ، به آنچه بخواهم ، تغییر دهم و آنچه را پس افکنده ام ، پیش اندازم و آنچه را مقدّم داشته ام ، مؤخّر دارم . منم خدایی که هر چه اراده کنم ، انجام می دهم . از آنچه انجام می دهم ، بازخواست نمی شوم ؛ ولی آفریدگان خویش را از آنچه انجام دهند ، بازخواست می نمایم» .

.


ص: 114

الإمام الصادق علیه السلام :خَرَجَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ علیه السلام عَلی أصحابِهِ فَقالَ : أیُّهَا النّاسُ ، إنَّ اللّهَ جَلَّ ذِکرُهُ ، ما خَلَقَ العِبادَ إلّا لِیَعرِفوهُ ، فَإِذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ ، فَإِذا عَبَدوهُ استَغنَوا بِعِبادَتِهِ عَن عِبادَهِ مَن سِواهُ . فَقالَ لَهُ رَجُلٌ : یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، بِأَبی أنتَ واُمّی فَما مَعرِفَهُ اللّهِ ؟ قالَ : مَعرِفَهُ أهلِ کُلِّ زَمانٍ إمامَهُمُ الَّذی یَجِبُ عَلَیهِم طاعَتُهُ . (1)

التوحید عن محمّد بن أبی عمیر :سَأَلتُ أبَا الحَسَنِ موسَی بنَ جَعفَرٍ علیه السلام عَن ... مَعنی قَولِهِ صلی الله علیه و آله : «اِعمَلوا فَکُلٌّ مُیَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ» . فَقالَ : إنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ خَلَقَ الجِنَّ وَالإِنسَ لِیَعبُدوهُ ولَم یَخلُقهُم لِیَعصوهُ ، وذلِکَ قَولُهُ عَزَّ وجَلَّ «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاءِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» فَیَسَّرَ کُلّاً لِما خَلَقَ لَهُ ، فَالوَیلُ لِمَنِ استَحَبَّ العَمی عَلَی الهُدی . (2)

.

1- .علل الشرائع : ص 9 ح 1 عن سلمه بن عطا ، کنز الفوائد : ج 1 ص 328 عن مسلمه بن عطا ، نزهه الناظر : ص 126 ح 231 ، بحار الأنوار : ج 5 ص 312 ح 1 .
2- .التوحید : ص 356 ح 3 ، بحارالأنوار : ج 67 ص 119 .

ص: 115

امام صادق علیه السلام :حسین بن علی علیه السلام به میان یارانش آمد و فرمود : «ای مردم !خداوند که نامش بزرگ باد بندگان را نیافرید ، مگر تا او را بشناسند ، و چون او را شناختند ، پرستشش کنند ، و چون او را پرستیدند ، با پرستش [و بندگی] او ، از پرستش [و بندگیِ ]غیر او آزاد شوند» . مردی گفت : ای فرزند پیامبر خدا ! پدر و مادرم به فدایت باد ! شناخت خدا چیست ؟ فرمود : «این که مردم هر زمانی ، پیشوای خود را که اطاعت او بر ایشان واجب است ، بشناسند» .

التوحید به نقل از محمّد بن ابی عمیر :از امام کاظم علیه السلام در باره ... معنای این سخن پیامبر خدا : «عمل کنید ، که هر کسی برای آنچه به خاطرش آفریده شده ، آماده گشته است» پرسیدم . فرمود : «خداوند عز و جل جن و اِنس را برای این آفرید که او را بپرستند و آنها را نیافرید که نافرمانی اش کنند ، و این ، سخن خود او عز و جل است که : «من ، جن و انس را نیافریدم ، مگر برای آن که مرا بپرستند» . بنا بر این ، همه را برای آنچه به خاطر آن آفریده شده اند ، آماده کرده است . پس ، وای بر کسی که کوری [و گم راهی ]را بر هدایت ، ترجیح دهد!» .

.


ص: 116

الإمام العسکری علیه السلام فِی التَّفسیرِ المَنسوبِ إلَیهِ :قالَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «یَاأَیُّهَا النَّاسُ» یَعنی سائِرَ النّاسِ المُکَلَّفینَ مِن وُلدِ آدَمَ علیه السلام . «اعْبُدُواْ رَبَّکُمُ» أی أطیعوا رَبَّکُم مِن حَیثُ أمَرَکُم مِن أن تَعتَقِدوا أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ولا شَبیهَ ، ولا مِثلَ لَهُ ، عَدلٌ لا یَجورُ ، جَوادٌ لا یَبخَلُ ، حَلیمٌ لا یَعجَلُ ، حَکیمٌ لا یَخطَلُ (1) ، وأنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ صلی الله علیه و آله ، وأنَّ آلَ مُحَمَّدٍ أفضَلُ آلِ النَّبِیّینَ ، وأنَّ عَلِیّا أفضَلُ آلِ مُحَمَّدٍ ، وأنَّ أصحابَ مُحَمَّدٍ المُؤمِنینَ مِنهُم أفضَلُ صَحابَهِ المُرسَلینَ ، وأنَّ اُمَّهَ مُحَمَّدٍ أفضَلُ اُمَمِ المُرسَلینَ ... . «الَّذِی خَلَقَکُمْ» نَسَما (2) وسَوّاکُم مِن بَعدِ ذلِکَ وصَوَّرَکُم فَأَحسَنَ صُوَرَکُم . ثُمَّ قالَ عَزَّ وجَلَّ «وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ» قالَ : وخَلَقَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم مِن سائِرِ أصنافِ النّاسِ «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» قالَ : لَها وَجهانِ ، أحَدُهُما خَلَقَکُم وخَلَقَ الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم کُلَّکُم تَتَّقونَ ، أی لِتَتَّقوا کَما قالَ اللّهُ تَعالی : «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاءِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» وَالوَجهُ الآخَرُ : «اعْبُدُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ» ، أیِ اعبُدوهُ لَعَلَّکُم تَتَّقونَ النّارَ ، و«لَعَلَّ» مِنَ اللّهِ واجِبٌ ، لِأَنَّهُ أکرَمُ مِن أن یُعَنِّیَ عَبدَهُ بِلا مَنفَعَهٍ ویُطعِمَهُ فی فَضلِهِ ثُمَّ یُخَیِّبَهُ . ألا تَراهُ کَیفَ قَبُحَ مِن عَبدٍ مِن عِبادِهِ إذا قالَ لِرَجُلٍ : أخدِمنی لَعَلَّکَ تَنتَفِعُ بی وبِخِدمَتی ، ولَعَلّی أنفَعُکَ بِها ، فَیَخدِمُهُ ثُمَّ یُخَیِّبُهُ ولا یَنفَعُهُ ، فَإِنَّ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ أکرَمُ فی أفعالِهِ وأبعَدُ مِنَ القَبیحِ فی أعمالِهِ مِن عِبادِهِ . (3)

.

1- .خَطِلَ : أخطَأ (مجمع البحرین : ج 1 ص 527 «خطل») .
2- .النَّسَمُ : نَفسُ الرُّوح وقیل : جمع النَّسَمَه (تاج العروس : ج 17 ص 684 «نسم») .
3- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 135 و 139 ح 68 و 71 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 1 ص 40 ح 13 ولیس فیه ذیله من قوله تعالی «الذی خلقکم» الاولی ، بحارالأنوار : ج 68 ص 286 ح 44 .

ص: 117

امام عسکری علیه السلام در تفسیر منسوب به ایشان :زین العابدین علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «ای مردم!» فرمود : مقصود ، همه انسان های مکلّف از نسل آدم اند . «پروردگارتان را پرستش کنید» ، یعنی از پروردگارتان ، در آنچه به شما فرمان داده است ، پیروی کنید و آن ، این است که معتقد باشید معبودی جز خدای یگانه وجود ندارد ، او را انباز و مانند و همتا نیست ، دادگر است و هرگز ستم نمی کند ، بخشنده است و هرگز بخل نمی ورزد ، بردبار است و هرگز شتاب نمی نماید ، داناست و هرگز اشتباه نمی کند ، و این که محمّد ، بنده او و فرستاده اوست ، و این که خاندان محمّد ، برترین خاندان های پیامبران است ، و این که علی ، برترینِ فرد خاندان محمّد است ، و این که یاران مؤمن محمّد ، از یاران دیگر فرستادگان الهی برترند ، و این که امّت محمّد ، برترینِ امّت های پیامبران اند ... . «همو که شما را آفرید» [و] دارای جان [قرارتان داد] ، و پس از آن ، شما را بپرداخت و شکلتان بخشید و نیکو شکلتان بخشید . سپس خداوند عز و جل فرمود : «و کسانی را که پیش از شما بودند» ، یعنی دیگر انواع آدمیانی را نیز که پیش از شما بودند ، آفرید . «باشد که پرهیزگار شوید» . این ، دو صورت دارد : صورت اوّل ، این که شما و پیشینیانِ شما را آفرید . باشد که همگی تان پرهیزگار شوید ؛ یعنی برای این که پرهیزگار شوید ، چنان که خدای متعال فرموده است : «و من ، جن و انس را نیافریدم ، مگر برای این که مرا بپرستند» . صورت دوم ، «پروردگارتان را بپرستید ؛ همو که شما و کسانی را که پیش از شما بودند ، آفرید» ، یعنی این که او را بپرستید . باشد که از آتش ، محفوظ بمانید . «باشد» خدا ، قطعی است ؛ زیرا او بزرگوارتر از آن است که بنده اش را بی فایده به رنج افکند ، و او را به فضل و دَهِش خود ، امیدوار سازد و سپس ناکامش کند . (1) آیا نمی بینی که چه قدر زشت است اگر همین کار را بنده ای از بندگان او بکند و به کسی بگوید : «به من خدمت کن . باشد که از من و از خدمت کردن به من ، سودی ببری ، و باشد که در برابر آن به تو نفعی برسانم» ، و آن کس به او خدمت کند ؛ امّا سپس آن فرد، او را نومید گرداند و سودی به او نرساند . بی گمان ، خداوند عز و جل در کردارش بسی بزرگوارتر ، و از انجام دادن کارهای زشت ، بسی دورتر است تا بندگان او .

.

1- .واژه «لعلّ» (که در متن حدیث آمده) ، در زبان عربی ، برای «ترجّی (امیدواری)» است . امام علیه السلام می فرماید که این امیدواری دادن خدا ، جنبه قطعی و حتمی دارد ، نه این که امری محتمل باشد .

ص: 118

4 / 6خُلِقَ الإِنسانُ لِلرَّحمَهِالکتاب«وَ لَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً وَاحِدَهً وَ لَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ * إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَ لِذَلِکَ خَلَقَهُمْ وَ تَمَّتْ کَلِمَهُ رَبِّکَ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ» 1 . (1)

الحدیثالإمام الباقر علیه السلام فی تَفسیرِ الآیَهِ الشَّریفَهِ : «لَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ» فِی الدّینِ «إِلَا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ» یَعنی آلَ مُحَمَّدٍ وأتباعَهُم ، یَقولُ اللّهُ : «وَ لِذَلِکَ خَلَقَهُمْ» یَعنی أهلَ رَحمَهٍ لا یَختَلِفونَ فِی الدّینِ . (2)

.

1- .هود : 118 و 119 .
2- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 338 عن أبی الجارود ، بحارالأنوار : ج 24 ص 204 ح 1 وراجع : الإحتجاج : ج 1 ص 300 والیقین : ص 450 .

ص: 119



4 / 6 آفرینش انسان برای رحمت
4 / 6آفرینش انسان برای رحمتقرآن«و اگر پروردگار تو می خواست ، قطعا همه مردم را امّت واحدی قرار می داد ، در حالی که پیوسته در اختلاف اند ، مگر کسانی که پروردگار تو به آنان رحم کرده و برای همین ، آنان را آفریده است ، و وعده پروردگارت [چنین] تحقّق پذیرفته است [که :] «البتّه جهنّم را از جن و اِنس ، یکسره پُر خواهم کرد»» (1)

حدیثامام باقر علیه السلام در تفسیر همین آیه شریف : «[مردم ،] پیوسته در اختلاف اند» ، یعنی در دین . «مگر کسانی که پروردگار تو به آنان رحم کرده» ، یعنی خاندان محمّد و پیروان ایشان . خداوند می فرماید : «و برای همین ، آنان را آفرید» ، یعنی اهل رحمتی را که در دین اختلاف نمی کنند .

.

1- .علّامه طباطبایی قدس سره در تفسیر خود می گوید : «و پیوسته در اختلاف اند» ؛ یعنی مردم تا ابد ، در باره حق با یکدیگر در اختلاف اند ، مگر کسانی که رحمت خدا شامل حال آنان شده باشد . اینان ، در حق با یکدیگر اختلاف ندارند و از آن ، جدا نمی شوند . رحمت ، همان هدایت الهی است ... «و برای همین ، آنان را آفرید» ، یعنی برای رحمت که جمله بعد : «مگر کسانی که پروردگارت بر ایشان رحمت آورد» بر آن دلالت دارد . و اگر کلمه «رحمت» ، مؤنّث لفظی است ، منافات ندارد که اسم اشاره به آن ، مذکّر آورده شود ؛ زیرا در مصدر (رحمت) ، دو وجه جایز است . خداوند متعال فرموده است : «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ» (اعراف : آیه 56) [که «قریب» را که وصف «رحمت» است ، مذکّر آورده است] ... و اگر رحمت (یعنی همان هدایت) را غایت مقصود خلقت گرفتیم ، به خاطر این است که به غایت نهایی ، یعنی سعادت بشر ، مرتبط است ، چنان که خداوند متعال ، به نقل قول از بهشتیان می فرماید : «و گفتند : سپاس ، خدای را که ما را به این ، هدایت فرمود» (اعراف : آیه 43) ، و این ، نظیر غایت شمردن عبادت است ؛ چرا که آن نیز با سعادت ، ارتباط دارد . خداوند می فرماید : «و من ، جن و انس را نیافریدم ، مگر به خاطر آن که مرا بپرستند» . (ذاریات : آیه 56) (المیزان فی تفسیر القرآن : ج 11 ص 62 64) .

ص: 120

علل الشرائع عن أبی بصیر :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : ... «وَ لَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ * إِلَّا مَن رَّحِمَ رَبُّکَ وَ لِذَ لِکَ خَلَقَهُمْ» قالَ : خَلَقَهُم لِیَفعَلوا ما یَستَوجِبونَ بِهِ رَحمَتَهُ فَیَرحَمَهُم . (1)

الاحتجاج :مِن سُؤالِ الزِّندیقِ الَّذی سَأَلَ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن مَسائِلَ کَثیرَهٍ ، أن قالَ : فَخَلَقَ الخَلقَ لِلرَّحمَهِ أم لِلعَذابِ ؟ قالَ : خَلَقَهُم لِلرَّحمَهِ ، وکانَ فی عِلمِهِ قَبلَ خَلقِهِ إیّاهُم ، أنَّ قَوما مِنهُم یَصیرونَ إلی عَذابِهِ بِأَعمالِهِمُ الرَّدِیَّهِ وجَحدِهِم بِهِ . (2)

علل الشرائع عن محمّد بن عماره :سَأَلتُ الصّادِقَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ علیه السلام فَقُلتُ لَهُ لِمَ خَلَقَ اللّهُ الخَلقَ ؟ فَقالَ : إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی لَم یَخلُق خَلقَهُ عَبَثا ولَم یَترُکُهم سُدیً (3) ، بَل خَلَقَهُم لِاءِظهارِ قُدرَتِهِ ولِیُکَلِّفَهُم طاعَتَهُ فَیَستَوجِبوا بِذلِکَ رِضوانَهُ ، وما خَلَقَهُم لِیَجلِبَ مِنهُم مَنفَعَهً ولا لِیَدفَعَ بِهِم مَضَرَّهً ، بَل خَلَقَهُم لِیَنفَعَهُم ویوصِلَهُم إلی نَعیمِ الأَبَدِ . (4)

الاحتجاج :فی سُؤالِ الزِّندیقِ الَّذی سَأَلَ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن مَسائِلَ کَثیرَهٍ ، أن قالَ : فَلِأَیِّ عِلَّهٍ خَلَقَ الخَلقَ وهُوَ غَیرُ مُحتاجٍ إلَیهِم ولا مُضطَرٌّ إلی خَلقِهِم ، ولا یَلیقُ بِهِ التَّعَبُّثُ بِنا ؟ قالَ : خَلَقَهُم لِاءِظهارِ حِکمَتِهِ ، وإنفاذِ عِلمِهِ ، وإمضاءِ تَدبیرِهِ . قالَ : وکَیفَ لا یَقتَصِرُ عَلی هذِهِ الدّارِ فَیَجعَلَها دارَ ثَوابِهِ ومُحتَبَسَ عِقابِهِ ؟ قالَ : إنَّ هذِهِ الدّارَ دارُ ابتِلاءٍ ومَتجَرُ الثَّوابِ ، ومُکتَسَبُ الرَّحمَهِ ، مُلِئَت آفاتٍ وطُبِّقَت شَهَواتٍ ، لِیَختَبِرَ فیها عَبیدَهُ بِالطّاعَهِ ، فَلا یَکونُ دارُ عَمَلٍ دارَ جَزاءٍ . (5)

.

1- .علل الشرائع : ص 13 ح 10 ، التوحید : ص 403 ح 10 ، بحارالأنوار : ج 5 ص 314 ح 5 .
2- .الإحتجاج : ج 2 ص 212 و 242 ح 223 ، بحارالأنوار : ج 10 ص 183 ح 2 .
3- .سُدًی : أی مُهمَلاً غیر مُکلَّف لا یُحاسَبُ ولا یُعذَّبُ (مجمع البحرین : ج 2 ص 832 «سدی») .
4- .علل الشرائع : ص 9 ح 2 ، بحارالأنوار : ج 5 ص 313 ح 2 .
5- .الاحتجاج : ج 2 ص 212 و 217 ح 223 ، بحارالأنوار : ج 5 ص 317 ح 14 .

ص: 121

علل الشرائع به نقل از ابو بصیر :از امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جل : «و پیوسته در اختلاف اند . مگر کسانی که پروردگار تو به آنان رحم کرده و برای همین ، آنان را آفرید» پرسیدم . امام علیه السلام فرمود : «آنان را آفرید تا کارهایی را انجام دهند که به سبب آنها سزامند رحمت او شوند و او برایشان رحمت آوَرَد» .

الاحتجاج از پرسش های زندیقی که از امام صادق علیه السلام در باره مسائل بسیاری پرسید :گفت : پس [خداوند ، ]مخلوقات را برای رحمت آفرید ، یا برای عذاب؟ امام علیه السلام فرمود : «آنها را برای رحمت آفرید ؛ ولی پیش از آن که آنان را بیافریند ، می دانست که گروهی از ایشان ، به واسطه کردارهای بد خود و انکار خداوند ، به عذاب او گرفتار خواهند آمد» .

علل الشرائع به نقل از محمّد بن عماره :از امام صادق علیه السلام پرسیدم و گفتم : چرا خداوند ، مخلوقات (انسان ها / جن و اِنس) را آفرید ؟ فرمود : «خداوند تبارک و تعالی ، آفریدگانش را بیهوده نیافریده و آنان را سرِ خود ، رها نکرده است ؛ بلکه آنها را آفریده تا قدرت خویش را نشان دهد ، و آنان را به طاعت خود ، مکلّف نماید تا بدان وسیله ، سزامند خشنودی او شوند ، و آنان را نیافریده تا از ایشان ، سودی برد ، یا به واسطه آنها زیانی را از خویش دور سازد ؛ بلکه آنها را آفریده تا به ایشان ، سود رساند و به نعمت جاویدان برساند» . 1

الاحتجاج از پرسش های زندیقی که از امام صادق علیه السلام در باره مسائل بسیاری پرسید :گفت : پس خداوند برای چه خلایق را آفرید ، در حالی که به آنها نیاز نداشت و از آفریدن آنها ناگزیر نبود و بازیچه کردن ما نیز شایسته او نیست؟ امام علیه السلام فرمود : «آنها را آفرید تا حکمت خویش را نشان دهد و علم خود را به کار بَرَد و تدبیر خویش را روان سازد» . زندیق پرسید : چرا به همین دنیا بسنده نکرد و آن را سرای پاداش و بازداشتگاه کیفرش قرار نداد [و به آخرت ، حواله داد] ؟ فرمود : «این سرا ، سرای آزمایش و بازار [کسب] ثواب و جایگاه به دست آوردن رحمت است . از گزندها آکنده شده و از خواهش ها پُر گشته است تا [خداوند] در این سرا ، بندگانش را به فرمانبری بیازماید . بنا بر این ، سرای کردار ، نمی تواند سرای پاداش باشد» .

.


ص: 122

الإمام علیّ علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :یَقولُ اللّهُ تَعالی : یَابنَ آدَمَ ، لَم أخلُقکَ لِأَربَحَ عَلَیکَ ، إنَّما خَلَقتُکَ لِتَربَحَ عَلَیَّ ، فَاتَّخِذنی بَدَلاً مِن کُلِّ شَیءٍ ، فَإِنّی ناصِرٌ لَکَ مِن کُلِّ شَیءٍ . (1)

4 / 7خُلِقَ الإِنسانُ لِلرُّجوعِ إلَی اللّهِالکتاب«أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ» . (2)

«یَاأَیُّهَا الْاءِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیهِ» . (3)

«وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا بَاطِلاً ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُواْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنَ النَّارِ * أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ » . (4)

«أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُواْ السَّیِّئاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَّحْیَاهُمْ وَ مَمَاتُهُمْ سَآءَ مَا یَحْکُمُونَ * وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزَی کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ » . (5)

راجع : البقره : 28 و 46 و 156 و 281 ، آل عمران : 55 ، المائده : 48 و 105 ، الأنعام : 60 و 64 ، یونس 4 و 23 و 56 ، هود : 4 و 34 ، الأنبیاء : 35 و 93 ، المؤمنون : 60 و 115 ، العنکبوت : 8 و 57 ، لقمان : 15 ، الزمر : 7 ، النجم : 42 ، العلق : 8 .

.

1- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 319 ح 665 ، تفسیر القرطبی : ج 13 ص 85 عن وهب بن منبه من دون إسناد إلی أحدٍ من أهل البیت علیهم السلام نحوه .
2- .المؤمنون : 115 .
3- .الانشقاق : 6 .
4- .ص : 27 و 28 .
5- .الجاثیه : 21 و 22 .

ص: 123



4 / 7 آفرینش انسان برای بازگشت به سوی خدا
امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :خداوند متعال می فرماید : «ای فرزند آدم ! من تو را نیافریدم تا از تو سودی ببرم ؛ بلکه آفریدمت تا تو از من سودی بری . پس مرا به جای هر چیزی برگزین ، که من ، یاور تو به جای هر چیزی خواهم بود» .

4 / 7آفرینش انسان برای بازگشت به سوی خداقرآن«آیا می پندارید که ما شما را بیهوده آفریدیم و شما به سوی ما باز نمی گردید ؟!» .

«ای انسان ! به راستی که تو به سوی پروردگار خود به سختی در تلاشی و او را ملاقات خواهی کرد» .

«ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست ، به باطل نیافریدیم . این ، گمان کسانی است که کافر شده اند . پس وای از آتش بر کسانی که کافر شده اند ! یا [مگر] کسانی را که مؤمن گردیده و کارهای شایسته کرده اند ، چون مفسدانِ در زمین می گردانیم ، یا پرهیزگاران را چون پلیدکاران قرار می دهیم ؟!» .

«آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شده اند ، پنداشته اند که آنان را مانند کسانی قرار می دهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند ، [به طوری که] زندگی آنها و مرگشان یک سان باشد ؟ چه بد داوری می کنند ! و خداوند ، آسمان ها و زمین را به حق آفریده است و تا هر کسی به [موجب ]آنچه به دست آورده ، پاداش یابد ، و آنان ، مورد ستم قرار نخواهند گرفت» .

ر . ک : بقره : آیه 28 و 46 و 156 و 281 ، آل عمران : آیه 55 ، مائده : آیه 48 و 105 ، انعام : آیه 60 و 64 ، یونس : آیه 4 و 23 و 56 ، هود : آیه 4 و 34 ، انبیا : آیه 35 و 93 ، مؤمنون : آیه 60 و 115 ، عنکبوت : آیه 8 و 57 ، لقمان : آیه 15 ، زمر : آیه 7 ، نجم : آیه 42 ، علق : آیه 8.

.


ص: 124

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَابنَ آدَمَ ، أتَدری لِما خُلِقتَ ؟ خُلِقتَ لِلحِسابِ ، وخُلِقتَ لِلنُّشورِ وَالوُقوفِ بَینَ یَدَیِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ ، ولَیسَ ثَمَّ ثالِثَهً دارٌ إنَّما هِیَ الجَنَّهُ وَالنّارُ ، فَإِن عَمِلتَ بِما یُرضِی الرَّحمنَ عَزَّ وجَلَّ فَالجَنَّهُ دارُکُ ومَأواکَ ، وإن عَمِلتَ بِما یُسخِطُهُ فَالنّارُ . (1)

راجع : ص 90 (الإنسان / الفصل الثالث / خلق ما فی الأرض له) .

.

1- .الفردوس : ج 5 ص 282 ح 8189 عن سمره بن جندب .

ص: 125

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای فرزند آدم ! آیا می دانی چرا آفریده شده ای؟ تو برای حسابرسی آفریده شده ای ؛ برای زنده شدن دوباره و ایستادن در پیشگاه خداوند عز و جل خلق شده ای . سرای سومی در کار نیست ؛ بلکه یا بهشت است یا دوزخ . پس اگر کارهایی که خدای مهربان را خشنود می سازد ، انجام دهی ، بهشت ، سرا و سرپناه تو خواهد بود ، و اگر کارهایی که او را ناخشنود می گرداند ، انجام دهی ، دوزخ در انتظار تو خواهد بود .

ر . ک : ص 91 (انسان / فصل سوم / آفرینش آنچه در زمین است، برای انسان) .

.


ص: 126



تحلیلی درباره حکمت آفرینش انسان

اشاره
تحلیلی در باره حکمت آفرینش انسانآیات و احادیثی که موضوع آنها حکمت آفرینش انسان است ، به سه دسته تقسیم می شوند : دسته اوّل ، آیات و احادیثی که تأکید می کنند خلقت انسان ، بیهوده و عبث نیست ؛ بلکه دارای هدف و حکمت است ، مانند این آیه : «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ . (1) آیا گمان بُرده اید که شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما باز نمی گردید ؟!» . دسته دوم ، احادیثی که دلالت دارند بر این که آفرینش انسان ، سودی برای آفریدگار ندارد ، مانند این حدیث : لَم تَخلُقِ الخَلقَ لِوَحشَهٍ ، وَ لَا استَعمَلتَهُم لِمَنفَعَهٍ . (2) آفریده ها را برای تنهایی نیافریدی ، و برای سودی هم آنها را به کار نگرفتی . دسته سوم ، آیات و احادیثی که حکمت آفرینش انسان را بیان کرده اند که با تأمّل در آنها می توان گفت که آفرینش انسان ، دارای پنج حکمت است . این حکمت ها

.

1- .وفی بعض المصادر : نضر بن الصباح .
2- .مؤمنون : آیه 115 .

ص: 127



1 . به کار گیری اندیشه و شناخت آفریدگار
عبارت اند از :

1 . به کار گیری اندیشه و شناخت آفریدگارقرآن کریم ، در ادامه تبیین مراحل آفرینش انسان ، تصریح می فرماید : «هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَهٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَهٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُواْ أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُواْ شُیُوخًا وَ مِنکُم مَّن یُتَوَفَّی مِن قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُواْ أَجَلاً مُّسَمًّی وَ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ . (1) او کسی است که شما را از خاک ، سپس از نطفه ، و سپس از خون بسته آفرید و شما را به صورت کودک در آورد تا شما را به کمال قوّت برساند، و تا سالمند شوید و از میان شما بعضی مرگ پیش رس می یابد و تا [ در نهایت] به مدّتی مقرّر برسید ، و امید که در اندیشه فرو روید» . همچنین در باره هدف و حکمت نهایی آفرینش جهان می فرماید : «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْ ءٍ عِلْمَا . (2) خداوند ، کسی است که هفت آسمان را و زمین را به همان گونه [هفت زمین ]آفرید فرمان ، از میان آنها پدید می آید، تا بدانید که خداوند بر هر چیزی تواناست ، و به راستی که دانش او ، هر چیزی را در بر گرفته است» . تأمّل در این دو آیه شریف ، نشان می دهد که از نگاه قرآن ، فلسفه آفرینش انسان و جهان ، خداشناسی است ، چنان که امام حسین علیه السلام نیز می فرماید : ما خَلَقَ العِبادَ إلّا لِیَعرِفوهُ . (3) بندگان را نیافرید ، مگر برای این که او را بشناسند .

.

1- .غافر: آیه 67. نیز، ر . ک: ص105 (انسان/فصل چهارم/آفرینش انسان برای خرد ورزی و شناخت خدا).
2- .طلاق : آیه 12 .
3- .ر . ک : ص 114 ح 101 .

ص: 128



2 . آزمایش انسان
بدیهی است که شناخت خداوند متعال ، در گام نخست ، تنها از راه به کارگیری اندیشه و عقل ، میسّر است . این حکمت ، در حدیث قدسی معروف نیز بدین صورت آمده است : کُنتُ کَنزا مَخفِیّا ، فَأَحبَبتُ أن اُعرَفَ ، فَخَلَقتُ الخَلقَ لِکَی اُعرَفَ . (1) من ، گنج پنهان بودم و دوست داشتم که شناخته شوم. پس بندگان را آفریدم تا شناخته شوم . گفتنی است که این حدیث ، در منابع حدیثی نیامده و همان طور که برخی گفته اند ، سند صحیحی ندارد و به همین جهت ، ابن تیمیّه آن را از مجعولات می داند ؛ (2) لیکن بسیاری از منابع عرفانی و اخلاقی متأخّر ، آن را نقل کرده اند (3) و مضمون آن ، هماهنگ با قرآن و برخی احادیثی است که گذشت .

2 . آزمایش انسانحکمت دیگر خلقت انسان ، ابتلا و آزمایش است : «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیَاهَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً . (4) اوست که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید که کدامتان بهترین کردار را دارید» .

.

1- .ر . ک : ص 106 ح 86 .
2- .تذکره الموضوعات : ص 11 .
3- .ر.ک : اخلاق ناصری : ص 34 ، کامل بهایی : ج 1 ص 5 و 34 ، نفائس الفنون : ص 171 ، مشارق أنوار الیقین : ص 27 ، جامع الأسرار : ص 102 ، 144 ، 159 ، 162 ، 164 و 601 ، نصّ النصوص : ص 91 ، 93 ، 266 ، 303 ، 315 ، 382 ، 408 ، 415 ، 418 ، 438 ، 445 و 451 ، ظن ، ص 263 ، نقد النقود : ص 639 ، 662 ، 665 و 682 ، الاثنتا عشره مسأله : ص 159 و 162 ، إحقاق الحقّ : ج 1 ص 431 ، مجالس المؤمنین : ج 2 ص 159 ، شرح اُصول الکافی ، ملّا صالح مازندرانی : ص 249 ، 278 و 365 ، مفاتیح الغیب : ص 293 ، روضه المتّقین : ج 2 ص 710 و ج 8 ص 162 ، زاد المسالک : ص 19 ، کلمات مکنونه : ص 33 ، تعلیقات علی أثولوجیا : ص 96 ، بحار الأنوار : ج 87 ص 199 و 344 .
4- .نقد الرجال ، ج 3 ، ص 198 و199 ، الرقم 4 .

ص: 129



3 . عبادت خداوند متعال
گفتنی است که آزمایش خداوند متعال به منظور آگاهی یافتن نیست ؛ بلکه حکمت آن ، شکوفا کردن استعدادهای انسان است ، چنان که از امام علی علیه السلام روایت شده : ألا إنَّ اللّهَ تَعالی قَد کَشَفَ الخَلقَ کَشفَهً ، لا أنَّهُ جَهِلَ ما أخفَوهُ مِن مَصونِ أسرارِهِم وَ مَکنونِ ضَمائِرِهِم ، وَ لکِن لِیَبلُوَهُم أیُّهُم أحسَنُ عَمَلاً ، فَیَکونَ الثَّوابُ جَزاءً وَ العِقابُ بَواءً . (1) بدانید که خداوند متعال، از آفریده ها کاملاً پرده برداشته است ، نه این که از آنچه آنها پنهان کرده اند ، از محفوظات رازهایشان و پنهان شده های درونشان ، بی خبر باشد. آری ! برای این که آنها را بیازماید تا این که کدامشان بهترین کردار را دارند تا بدین وسیله ثواب، پاداش و عِقاب، کیفرش باشد . شاید مقصود از آنچه در برخی احادیث آمده ، همین معنا باشد ، این که وقتی داوود علیه السلام از خداوند پرسید که : «پروردگارا ! چرا آفریده ها را پدید آوردی؟» ، چنین پاسخ آمد : لِما هُم عَلَیهِ . (2) برای آنچه آنان برآن ند (برای قابلیت هایی که دارند) . یعنی هدف آفرینش آنها ، این است که استعدادهایی که شخصیت آنها بر اساس آن شکل گرفته ، شکوفا گردد و به منصه ظهور رسد .

3 . عبادت خداوند متعالحکمت دیگر آفرینش انسان ، که در قرآن بدان تصریح شده ، عبادت آفریدگار است :

.

1- .ملک : آیه 2 .
2- .نهج البلاغه : خطبه 144 .

ص: 130



4 . رحمت الهی
5 . بازگشت به خدا
«وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاءِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ . (1) جنّیان و انسیان را نیافریدم ، مگر برای عبادت» . به کارگیری اندیشه و شناخت آفریدگار ، در واقع ، مقدّمه شکوفایی استعدادهای انسان است و شکوفایی استعدادهای وی ، در گرو فرمانبری او از خداوند متعال و عبادت اوست ، چنان که امام حسین علیه السلام می فرماید : ما خَلَقَ العِبادَ إلّا لِیَعرِفوهُ ، فَاِذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ . (2) بندگان را نیافرید، مگر برای این که او را بشناسند و هر گاه او را بشناسند ، او را می پرستند .

4 . رحمت الهیچهارمین حکمت آفرینش انسان که در قرآن به آن ، اشاره و در احادیث ، بدان تصریح شده ، (3) رسیدن به رحمت آفریدگار جهان است ، چنان که از امام صادق علیه السلام روایت شده : خَلَقَهُم لِیَفعَلوا ما یَستَوجِبونَ بِهِ رَحمَتَهُ فَیَرحَمَهُم . (4) آنها را آفرید تا کارهایی را که موجب رحمت خداوند است ، انجام دهند و [به خاطر آن کارها] بر ایشان رحمت آوَرَد .

5 . بازگشت به خدااز نگاه قرآن ، حکمت غایی و فلسفه نهایی آفرینش انسان و جهان ، بازگشت به خداوند متعال است ، و اگر این هدف نباشد ، نه تنها آفرینش انسان ، بلکه آفرینش

.

1- .ذاریات : آیه 56 .
2- .ر . ک : ص 114 ح 101 .
3- .الکافی ، ج 5 ، ص 76 ، ح 12 .
4- .ر . ک : ص 119 (انسان / فصل چهارم / آفرینش انسان برای رحمت) .

ص: 131

جهان ، باطل و بیهوده است . از این رو ، در تبیین هدفدار بودن خلقت انسان می فرماید : «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ . (1) آیا گمان بُرده اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما باز نمی گردید؟» . همچنین هدفدار بودن خلقت جهان را چنین تبیین می نماید : «وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا بَاطِلاً ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُواْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنَ النَّارِ * أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ . (2) ما ، آسمان و زمین و میان آن دو را پوچ نیافریدیم. این ، گمان کسانی است که کافر شدند. پس وای بر کسانی که کافر شدند از آتش جهنّم ! یا [ گمان می برید ]ما کسانی را که ایمان آوردند و کار نیک انجام دادند، همسانِ تباهکاران زمین قرار می دهیم و یا تقواپیشگان را همانند فاجران قرار می دهیم ؟!» . و نیز می فرماید : «أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُواْ السَّیِّئاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَوَآءً مَّحْیَاهُمْ وَ مَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ * وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزَی کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ . (3) آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شده اند ، پنداشته اند که آنان را مانند کسانی قرار می دهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند ، [ به طوری که ]زندگی و مرگشان یک سان است ؟! چه بد ، داوری می کنند ! و خدا ، آسمان ها و زمین را به حق آفریده است و تا کسی به [ موجب] آنچه به دست آورده، پاداش یابد و به آنان ، ستم نخواهد شد» .

.

1- .مؤمنون : آیه 115 .
2- .ص : آیه 27 28 .
3- .جاثیه : آیه 21 22 .

ص: 132

با تأمّل در این آیات و آیات مشابه آنها معلوم می شود که مقصود از بازگشت به خداوند متعال ، رستاخیز انسان و حضور وی در صحنه قیامت و دیدن دستاوردهای کارهای نیک خویش به صورت درجات بهشت ، و یا رو به رو شدن با حاصل کارهای ناروای خود در قالب دَرَکات دوزخ است . بنا بر این ، همه آنچه در تبیین حکمت آفرینش در قرآن و حدیث آمده ، مقدّمه این هدف نهایی است . به سخن دیگر ، حکمت آفرینش انسان ، این است که او با به کارگیری اندیشه و خِرد ، با آفریدگار خود ، آشنا شود و با به کار بستن برنامه هایی که از طریق پیامبران خود برای سعادت دنیا و آخرت انسان ، ارائه کرده ، به سوی رحمت مطلق خداوند متعال ، ره سپار گردد و برای همیشه از بهترین زندگی ها برخوردار شود . امّا اگر فرمان خرد را نادیده گرفت و به جای پیروی از آن ، تسلیم هوس های حیوانی خود شد ، آینه دلش زنگار می گیرد ، خدا را فراموش می کند و بدین سان ، از رحمت گسترده او دور می گردد و بدترین زندگی های ابدی را برای خود رقم می زند . نکته قابل توجّه ، این که : انسان کامل ، هیچ گاه خود را کامل نمی داند ؛ زیرا هر چه انسانْ کامل تر گردد ، بهتر می فهمد که کمال مطلق ، تنها برای آفریدگار جهان است ، و با توجّه به این که کمال او بی نهایت است ، غیر او به هر درجه ای از کمال که برسد ، بی نهایتْ ناقص خواهد بود . از این روست که از امام علی علیه السلام می فرماید : مِن کَمالِ الإِنسانِ وَ وُفورِ فَضلِهِ ، استِشعارُهُ بِنَفسِهِ النُّقصانَ . (1) از کمال انسان و فراوانی فضیلتش ، همین بس که کاستی نفس خود را بداند .

.

1- .ر . ک : ص 196 ح 190 .

ص: 133

و نیز به ایشان منسوب است که فرمود : أَتَمُّ الناسِ أَعْلَمُهُم بِنَقصِهِ . (1) کامل ترینِ مردمان، داناترینِ آنها به کاستی شان است . و بدین سان ، انسان کامل ، به دلیل این که خود را بی نهایت ، ناقص می بیند و از سوی دیگر ، کمالاتش را از مبدأ کمال مطلق می داند ، هیچ گاه گرفتار خودپسندی نمی گردد .

.

1- .ر . ک : ص 196 ح 192 .

ص: 134

الفصل الخامس: خصائص الإنسان الحمیده5 / 1حُسنُ الخِلقَهِالکتاب«لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ» . (1)

«وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَانَ مِن سُلَالَهٍ مِّن طِینٍ * ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَهً فِی قَرَارٍ مَّکِینٍ * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَهَ عَلَقَهً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَهَ مُضْغَهً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَهَ عِظَامًا فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» . (2)

الحدیثالإمام الصادق علیه السلام لِلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ :یا مُفَضَّلُ ! اُنظُر إلی ما خُصَّ بِهِ الإِنسانُ فی خَلقِهِ تَشریفا وتَفضیلاً عَلَی البَهائِمِ ، فَإِنَّهُ خُلِقَ یَنتَصِبُ قائِما ویَستَوی جالِسا ، لِیَستَقبِلَ الأَشیاءَ بِیَدَیهِ وجَوارِحِهِ ، ویُمکِنَهُ العِلاجُ (3) وَالعَمَلُ بِهِما ، فَلَو کانَ مَکبوبا عَلی وَجهِهِ کَذاتِ الأَربَعِ ، لَمَا استَطاعَ أن یَعمَلَ شَیئا مِنَ الأَعمالِ . (4)

.

1- .التین : 4 .
2- .المؤمنون : 12 14 .
3- .عالَجَ الشیءَ : زاوَلَهُ (لسان العرب : ج 2 ص 427 «علج») .
4- .بحار الأنوار : ج 3 ص 68 نقلاً عن توحید المفضّل .

ص: 135



فصل پنجم : ویژگی های ستودنی انسان

5 / 1 زیبایی آفرینش
فصل پنجم : ویژگی های ستودنی انسان5 / 1زیبایی آفرینشقرآن«به تحقیق ، ما انسان را در بهترین اعتدال آفریدیم» .

«و به تحقیق ، ما انسان را از عصاره ای از گِل آفریدیم . سپس او را نطفه ای در آرامگاهی استوار ، قرار دادیم . سپس آن نطفه را عَلَقه کردیم . آن گاه آن عَلَقه را پاره گوشت کردیم . سپس آن پاره گوشت را استخوان ها کردیم . پس استخوان ها را گوشت پوشاندیم . سپس آن را در آفرینشی دیگر ، پدید آوردیم . پس آفرین بر خدا که بهترینِ آفرینندگان است!» .

حدیثامام صادق علیه السلام به مُفضّل بن عمر :ای مُفضّل ! در آفرینش ویژه انسان که او را بر جانوران ، شرافت و برتری می دهد ، بیندیش . او چنان آفریده شده است که راست می ایستد و راست می نشیند ، تا اشیا در برابر دستان و اندام های او باشند و بتواند با آنها کار کند . اگر مانند چارپایان ، به رو افتاده بود ، نمی توانست [با دستان خود ]کاری انجام دهد .

.


ص: 136

5 / 2حُسنُ الفِطرَهِالکتاب«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ » . (1)

«صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً وَ نَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ » . (2)

الحدیثالتوحید عن زراره :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام : أَصلَحَکَ اللّهُ قَولُ اللّه عَزَّ وجَلَّ فی کِتابِهِ : «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» ؟ قالَ : فَطَرَهُم عَلَی التَّوحیدِ عِندَ المیثاقِ عَلی مَعرِفَتِهِ أنَّهُ رَبُّهُم . قُلتُ : وخاطَبوهُ ؟ قالَ: فَطَأطَأَ رَأسَهُ، ثُمَّ قالَ: لَولا ذلِکَ لَم یَعلَموا مَن رَبُّهُم ولا مَن رازِقُهُم . (3)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :کُلُّ مَولودٍ یولَدُ عَلَی الفِطرَهِ حَتّی یُعرِبَ (4) عَنهُ لِسانُهُ ، فَإِذا أعرَبَ عَنهُ لِسانُهُ إِمّا شاکِرا وإِمّا کَفورا . (5)

.

1- .الروم : 30 .
2- .البقره : 138 .
3- .التوحید : ص 330 ح 8 ، مختصر بصائر الدرجات : ص 160 وفیه «عاینوه» بدل «خاطبوه» ، بحار الأنوار : ج 3 ص 278 ح 10 .
4- .أعْرَبَ الرَّجُلُ عن نَفْسِه ، إذا بَیَّنَ وأوضَحَ (معجم مقاییس اللغه : ج 4 ص 299) . والظّاهِر أنّ الإعراب فی هذا المَوضِع کنایه عن تمییز الحقّ والباطل .
5- .مسند ابن حنبل : ج 5 ص 129 ح 14811 عن جابر بن عبد اللّه ، المصنف لعبد الرزاق : ج 5 ص 203 ح 9386 ولیس فیه ذیله من «فإذا أعرب» ، تفسیر ابن کثیر : ج 6 ص 321 .

ص: 137



5 / 2 نیکویی سرشت
5 / 2نیکویی سرشتقرآن«پس روی خود را با گرایش تمام به حق ، به سوی این دین کن ، با همان سرشت خداوند ، که مردم را بر آن ، سرشته است . آفرینش خدا ، تغییرپذیر نیست . این است همان دین پایدار ؛ ولی بیشتر مردم نمی دانند» .

«[این است] نگارگری خدا ، و کیست خوش نگارتر از خدا ؟ و ما پرستندگان اوییم» .

حدیثالتوحید به نقل از زراره :به امام باقر علیه السلام گفتم : خداوند ، تو را به سلامت بدارد! این سخن خداوند عز و جل در کتابش : «سرشت خداوند که مردم را بر آن ، سرشته است» ، به چه معناست ؟ فرمود : «یعنی آنان را بر یکتاپرستی سرشت ، آن گاه که از آنان پیمان گرفت او را پروردگار خود بشناسند» . گفتم : با او سخن گفتند ؟ امام علیه السلام سرش را پایین افکند و سپس فرمود : «اگر چنین نبود ، مردم نمی دانستند که پروردگارشان کیست و روزی دهنده شان چه کسی است» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر نوزادی بر سرشت [توحید] زاده می شود تا آن گاه که بِدان ، زبان باز کند . (1) پس چون زبان باز کرد ، یا سپاس گزار است ، یا ناسپاس .

.

1- .ظاهرا مراد از «باز کردن زبان» در این جا ، تشخیص دادن حق و باطل است .

ص: 138

الإمام الصادق علیه السلام فی قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «صِبْغَهَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً» :الإسلامُ . (1)

راجع : موسوعه العقائد الإسلامیه : ج3 ص45 (معرفه اللّه / القسم الأوّل / الفصل الثالث : مبادئ معرفه اللّه / الفطره) .

5 / 3الإِرادَهُ وَالاختِیارُالکتاب«وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ الَّیْلَ وَ النَّهَارَ خِلْفَهً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُورًا» . (2)

«قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی ءَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَن شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ» . (3)

«وَلَقَدْ ءَاتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَ مَن یَشْکُرْ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ» . (4)

«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا» . (5)

راجع : فرهنگ قرآن (بالفارسیّه) : ج 2 ص 444 (اختیار) .

الحدیثتاریخ بغداد عن عبداللّه بن عمرو بن العاص :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : ما مِن شَیءٍ أکرَمُ عَلَی اللّهِ یَومَ القِیامَهِ مِنِ ابنِ آدَمَ ، قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، ولَا المَلائِکَهُ ؟ قالَ : ولَا المَلائِکَهُ ، هُم مَجبورونَ ، هُم بِمَنزِلَهِ الشَّمسِ وَالقَمَرِ . (6)

.

1- .الکافی : ج 2 ص 14 ح 1 عن عبد اللّه بن سنان وح 3 عن محمّد بن مسلم عن أحدهما علیهماالسلام ، معانی الأخبار : ص 188 ح 1 عن أبان ، تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 62 ح 108 عن زراره عن الإمام الباقر علیه السلام وعن حمران عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 67 ص 132 ح 2 وراجع : المحاسن : ج 1 ص 375 ح 822 .
2- .الفرقان : 62 .
3- .النمل : 40 .
4- .لقمان : 12 .
5- .الإنسان : 3 .
6- .تاریخ بغداد : ج 4 ص 45 الرقم 1652 ، شعب الإیمان : ج 1 ص 174 ح 153 ، الفردوس : ج 4 ص 105 ح 6231 کلاهما نحوه ، تفسیر ابن کثیر : ج 5 ص 95 .

ص: 139



5 / 3 اراده و اختیار
امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جل : «[این است] نگارگری خدا ، و کیست خوش نگارتر از خدا ؟» :مقصود [از نگارگری خدا] ، اسلام است .

ر . ک : دانش نامه عقاید اسلامی : ج 4 ص 67 (خداشناسی / بخش یکم / فصل سوم : ابزارهای معرفت خدا / سرشت) .

5 / 3اراده و اختیارقرآن«اوست کسی که برای هر کس که بخواهد عبرت گیرد یا بخواهد سپاس گزاری نماید ، شب و روز را جانشین یکدیگر ساخت» .

«گفت : این ، از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاس گزارم یا ناسپاسی می کنم . و هر کس سپاس بگزارد ، تنها به سود خویش سپاس می گزارد ، و هر کس ناسپاسی کند ، بی گمان ، پروردگارم بی نیاز و کریم است» .

«همانا ما لقمان را حکمت دادیم که خدا را سپاس بگزار و هر کس سپاس می گزارد ، تنها به سود خویش سپاس می گزارد ، و هر کس ناسپاسی کند ، به تحقیق خداوند ، بی نیاز و ستودنی است» .

«ما راه را به او نشان دادیم : یا سپاس گزار است و یا ناسپاس» .

ر . ک : فرهنگ قرآن : ج 2 ص 444 (اختیار) .

حدیثتاریخ بغداد به نقل از عبد اللّه بن عمرو بن عاص :پیامبر خدا فرمود : «در روز رستاخیز ، هیچ چیز ، نزد خدا گرامی تر از فرزند آدم نیست» . گفته شد : حتّی فرشتگان ، ای پیامبر خدا؟ فرمود : «حتّی فرشتگان . آنها مجبورند . آنها به مانند خورشید و ماه اند» .

.


ص: 140

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لَمّا خَلَقَ اللّهُ تَعالی آدَمَ وذُرِّیَّتَهُ ، قالَتِ المَلائِکَهُ : یا رَبِّ ، خَلَقتَهُم یَأکُلونَ ویَشرَبونَ ویَنکِحونَ ویَرکَبونَ ، فَاجعَل لَهُمُ الدُّنیا ولَنَا الآخِرَهَ . فَقالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : لا أجعَلُ مَن خَلَقتُهُ بِیَدی ونَفَختُ فیهِ مِن روحی کَمَن قُلتُ لَهُ کُن فَکانَ . (1)

5 / 4العَقلُ وَالبَیانُالکتاب«خَلَقَ الْاءِنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَیَانَ» . (2)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام :لِلإِنسانِ فَضیلَتانِ : عَقلٌ ومَنطِقٌ ؛ فَبِالعَقلِ یَستَفیدُ ، وبِالمَنطِقِ یُفیدُ . (3)

عنه علیه السلام :المَرءُ بِأَصغَرَیهِ : بِقَلبِهِ ولِسانِهِ ، إن قاتَلَ قاتَلَ بِجَنانٍ ، وإن نَطَقَ نَطَقَ بِبَیانٍ . (4)

عنه علیه السلام :کَمالُ الرَّجُلِ بِسِتِّ خِصالٍ : بِأَصغَرَیهِ وأکبَرَیهِ ، وهَیئَتَیهِ ، فَأَمّا أصغراهُ : فَقَلبُهُ ولِسانُهُ ، إن قاتَلَ قاتَلَ بِجَنانٍ وإن تَکَلَّمَ تَکَلَّمَ بِبَیانٍ ، وأمّا أکبَراهُ فَعَقلُهُ وهِمَّتُهُ ، وأمّا هَیئَتاهُ فَمالُهُ وجَمالُهُ . (5)

.

1- .الأسماء والصفات : ج 2 ص 122 ح 688 ، شعب الإیمان : ج 1 ص 172 ح 149 کلاهما عن الأنصاری ، تفسیر ابن کثیر : ج 5 ص 95 عن أنس نحوه ، کنز العمّال : ج 12 ص 191 ح 34618 نقلاً عن ابن عساکر .
2- .الرّحمن : 3 و 4 .
3- .غرر الحکم : ج 5 ص 40 ح 7356 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 403 ح 6811 .
4- .غرر الحکم : ج 2 ص 133 ح 2089 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 64 ح 1643 .
5- .الخصال : ص 338 ح 42 ، معانی الأخبار : ص 150 ح 1 ، روضه الواعظین : ص 319 ، المواعظ العددیه : ص 298 ، بحارالأنوار : ج 70 ص 4 ح 1 .

ص: 141



5 / 4 خِرد و گویایی
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :چون خداوند متعال ، آدم و نسل او را آفرید ، فرشتگان گفتند : خداوندا ! آنها را آفریده ای که می خورند و می نوشند و ازدواج می کنند و سوار می شوند ؟! پس دنیا را برای آنان قرار ده و آخرت را برای ما . خداوند تبارک و تعالی فرمود : «من کسی را که با دست خود آفریدم و از روح خود در او دمیدم ، همانند کسی قرار نمی دهم که به او گفتم : هست شو و او هست شد» .

5 / 4خِرد و گویاییقرآن«انسان را آفرید . او را گویایی آموخت» .

حدیثامام علی علیه السلام :انسان ، دو امتیاز دارد : خِرد و گویایی . با خِرد ، بهره می گیرد ، و با گویایی ، بهره می رساند .

امام علی علیه السلام :[ارزشِ] انسان ، به دو عضو کوچک است : به دلش و زبانش . اگر بجنگد ، دلیرانه [با دلی قوی] می جنگد ، و اگر سخن بگوید ، گویا [و رسا] سخن می گوید .

امام علی علیه السلام :کمال مرد به شش چیز است : به دو کوچک ترینش ، و دو بزرگ ترینش ، و دو وضعیتش . دو کوچک ترین او دل و زبان اویند . اگر بجنگد ، دلیرانه می جنگد ، و اگر سخن بگوید ، گویا [و رسا ]سخن می گوید . دو بزرگ ترین او [نیز] خِرد و همّت اویند ، و دو وضعیتش ، دارایی و زیبایی او .

.


ص: 142

عنه علیه السلام :أیُّهَا النّاسُ ، فِی الإِنسانِ عَشرُ خِصالٍ یُظهِرُها لِسانُهُ : شاهِدٌ یُخبِرُ عَنِ الضَّمیرِ ، حاکِمٌ یَفصِلُ بَینَ الخِطابِ ، وناطِقٌ یُرَدُّ بِهِ الجَوابُ ، وشافِعٌ یُدرَکُ بِهِ الحاجَهُ ، وواصِفٌ یُعرَفُ بِهِ الأَشیاءُ ، وأمیرٌ یَأمُرُ بِالحَسَنِ ، وواعِظٌ یَنهی عَنِ القَبیحِ ، ومُعَزٍّ تُسَکَّنُ بِهِ الأَحزانُ ، وحاضِرٌ تُجلی بِهِ الضَّغائِنُ ، ومونِقٌ (1) تَلتَذُّ بِهِ الأَسماعُ . (2)

عنه علیه السلام :مَا الإِنسانُ لَولَا اللِّسانُ ، إلّا صورَهٌ مُمَثَّلَهٌ أو بَهیمَهٌ مُهمَلَهٌ . (3)

عنه علیه السلام فِی الحِکَمِ المَنسوبَهِ إلَیهِ :کَما تُعرَفُ أوانِی الفَخّارِ بِامتِحانِها بِأَصواتِها ، فَیُعلَمُ الصَّحیحُ مِنها مِنَ المَکسورِ ، کَذلِکَ یُمتَحَنُ الإِنسانُ بِمَنطِقِهِ فَیُعرَفُ ما عِندَهُ . (4)

الإمام الصادق علیه السلام لِلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ :تَأَمَّل یا مُفَضَّلُ ما أنعَمَ اللّهُ تَقَدَّسَت أسماؤُهُ بِهِ عَلَی الإِنسانِ ، مِن هذَا النُّطقِ الَّذی یُعَبِّرُ بِهِ عَمّا فی ضَمیرِهِ ، وما یَخطُرُ بِقَلبِهِ ، ونَتیجَهِ فِکرِهِ ، وبِهِ یَفهَمُ عَن غَیرِهِ ما فی نَفسِهِ ، ولَولا ذلِکَ کانَ بِمَنزِلَهِ البَهائِمِ المُهمَلَهِ الَّتی لا تُخبِرُ عَن نَفسِها بِشَیءٍ ، ولا تَفهَمُ عَن مُخبِرٍ شَیئا . وکَذلِکَ الکِتابَهُ ، بِها تُقَیَّدُ أخبارُ الماضینَ لِلباقینَ ، وأخبارُ الباقینَ لِلآتینَ ، وبِها تُخَلَّدُ الکُتُبُ فِی العُلومِ وَالآدابِ وغَیرِها ، وبِها یَحفَظُ الإِنسانُ ذِکرَ ما یَجری بَینَهُ وبَینَ غَیرِهِ مِنَ المُعامَلاتِ وَالحِسابِ ، ولَولاهُ لَانقَطَعَ أخبارُ بَعضِ الأَزمِنَهِ عَن بَعضٍ ، وأخبارُ الغائِبینَ عَن أوطانِهِم ، ودَرَسَتِ العُلومُ ، وضاعَتِ الآدابُ ، وعَظُمَ ما یَدخُلُ عَلَی النّاسِ مِنَ الخَلَلِ فی اُمورِهِم ومُعامَلاتِهِم ، وما یَحتاجونَ إلَی النَّظَرِ فیهِ مِن أمرِ دینهِم ، وما رُوِیَ لَهُم مِمّا لا یَسَعُهُم جَهلُهُ ، ولَعَلَّکَ تَظُنُّ أنَّها مِمّا یُخلَصُ إلَیهِ بِالحیلَهِ وَالفِطنَهِ ، ولَیسَت مِمّا اُعطِیَهُ الإِنسانُ مِن خَلقِهِ وطِباعِهِ . وکَذلِکَ الکَلامُ إنَّما هُوَ شَیءٌ یَصطَلِحُ عَلَیهِ النّاسُ فَیَجری بَینَهُم ، ولِهذا صارَ یَختَلِفُ فِی الاُمَمِ المُختَلِفَهِ بِأَلسُنٍ مُختَلِفَهٍ ، وکَذلِکَ الکِتابَهُ کَکِتابَهِ العَرَبِیِّ وَالسِّریانِیِّ وَالعِبرانِیِّ وَالرّومِیِّ وغَیرِها مِن سائِرِ الکِتابَهِ الَّتی هِیَ مُتَفَرِّقَهٌ فِی الاُمَمِ ، إنَّمَا اصطَلَحوا عَلَیها کَمَا اصطَلَحوا عَلَی الکَلامِ ، فَیُقالُ لِمَنِ ادَّعی ذلِکَ ، إنَّ الإِنسانَ وإن کانَ لَهُ فِی الأَمرَینِ جَمیعا فِعلٌ أو حیلَهٌ فَإِنَّ الشَّیءَ الَّذی یَبلُغُ بِهِ ذلِکَ الفِعلَ وَالحیلَهَ عَطِیَّهٌ وهِبَهٌ مِنَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ فی خَلقِهِ ، فَإِنَّهُ لَولَم یَکُن لَهُ لِسانٌ مُهَیَّأٌ لِلکَلامِ ، وذِهنٌ یَهتَدی بِهِ لِلاُمورِ لَم یَکُن لِیَتَکَلَّمَ أبَدا . ولَو لَم یَکُن لَهُ کَفٌّ مُهَیَّأَهٌ وأصابِعُ لِلکِتابَهِ لَم یَکُن لِیَکتُبَ أبَداً ، وَاعتَبِر ذلِکَ مِنَ البَهائِمِ الَّتی لا کَلامَ لَها ولا کِتابَهَ ، فَأَصلُ ذلِکَ فِطرَهُ البارِئ جَلَّ و عَزَّ وما تَفَضَّلَ بِهِ عَلی خَلقِهِ ، فَمَن شَکَرَ اُثیبَ ، ومَن کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ عَنِ العالَمینَ . (5)

.

1- .أنِقَ الشیءُ : راعَ حُسنُه وأعجَبَ (مجمع البحرین : ج 1 ص 89 «أنق») .
2- .الکافی : ج 8 ص 20 ح 4 عن جابر بن یزید ، تحف العقول : ص 94 ، معدن الجواهر : ص 71 نحوه ، بحارالأنوار : ج 77 ص 283 ح 1 .
3- .غرر الحکم : ج 6 ص 93 ح 9644 ؛ شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 19 ص 9 .
4- .شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 294 ح 363 .
5- .بحار الأنوار : ج 3 ص 82 نقلاً عن توحید المفضّل .

ص: 143

امام علی علیه السلام :ای مردم ! در انسان ، ده کار است که زبانش آنها را انجام می دهد : [زبان ، ]گواهی است که از درونْ خبر می دهد ، داوری است که به دعواها پایان می بخشد ، گوینده ای است که با آن پاسخ داده می شود ، میانجی ای است که با آن به نیازها رسیدگی می شود ، وصف کننده ای است که به وسیله آن ، چیزها شناخته می شوند ، فرماندهی است که به نیکی فرمان می دهد ، اندرزگویی است که از زشتی باز می دارد ، تسلیت دهنده ای است که به وسیله آن ، اندوه ها تسکین می یابند ، و حاضرجوابی است که به وسیله آن ، کینه ها کنار می روند ، و خوشی است که گوش ها از آن لذّت می برند .

امام علی علیه السلام :اگر زبان نبود ، انسان ، جز یک نقش مجسّم یا حیوان سرگردان ، چیزی نبود .

امام علی علیه السلام در حکمت های منسوب به ایشان :همان گونه که ظرف های سفالین با آزمودن از طریق صدایشان شناخته می شوند و سالم از شکسته آنها تمیز داده می شود ، انسان نیز به گفتارش آزموده می شود و معلوم می گردد که چه در چنته دارد . 1

امام صادق علیه السلام به مفضّل بن عمر :ای مفضّل ! در این نعمت گویایی که خداوندِ پاک نام به انسان ارزانی داشته است ، بیندیش ؛ نعمتی که با آن ، آنچه را در درون اوست و آنچه را در دلش می گذرد و آنچه را از اندیشه اش می گذرد ، بازگو می کند و به وسیله آن ، به آنچه در درون دیگران است ، پی می برد . و اگر نعمت گویایی نبود ، آدمی به سان حیوانات زبان بسته ای بود که نه از خود خبری می دهند و نه از خبر دهنده ای چیزی می فهمند . و نعمت خط (نوشتن) که با آن ، خبرهای رفتگان برای ماندگان ، و خبرهای ماندگان برای آیندگان ثبت می شود و با آن ، دانش ها و فرهنگ ها و غیر آن در کتاب ها جاویدان می شوند ، و با آن ، داد و ستدها و حساب و کتاب هایی که میان افراد انسان می گذرد، محفوظ می ماند . اگر خط (نوشتن) در میان نبود ، از زمانی برای زمان دیگر ، خبری نمی مانْد ، و دور شدگانِ از وطن هایشان نمی توانستند از خود ، خبری برسانند ، و دانش ها و معارف ، از بین می رفتند ، و آداب و فرهنگ ها نابود می شدند ، و در کارها و داد و ستدهای مردمان و امور دینشان که به نگریستن [و اندیشیدن] در آن نیازمندند ، و روایاتی که دانستن آنها برایشان ضرور است ، خلل بسیار وارد می شد . شاید تو گمان ببری که آن خط (نوشتن) ، امری است که با چاره گری و اندیشه به آن رسیده می شود و چیزی نیست که در وجود و سرشت انسان نهاده شده باشد ، و ممکن است همین گمان را در باره زبان [و گفتار] داشته باشی که مردم ، آن را ساخته اند و بر آن ، سازش کرده اند و در میانشان جریان دارد . از همین رو ، در میان اقوام گوناگون ، زبان های گوناگون وجود دارد ، چنان که خط نیز این گونه است ، مانند : خطّ عربی ، سریانی ، عِبری ، رومی و دیگر خط هایی که در میان امّت ها پراکنده است . بر خط نیز سازش کرده اند ، همچنان که بر زبان ؛ (1) امّا به کسی که چنین ادّعا کند [و بگوید که این پدیده ها ، زاییده محض فکر و چاره گری آدمی هستند و ریشه در نهاد خدادادی انسان ندارند] ، گفته می شود : درست است که انسان در این هر دو چیز (خط و زبان) ، تأثیر عملی یا فکری داشته است ؛ امّا آنچه او را به آن عمل و فکر می رساند ، نعمت هایی است که خداوند به او بخشیده و در وجودش نهاده است . اگر زبانی آماده برای سخن گفتن و ذهنی که با آن به کارها راه نمایی می شود ، در اختیار نداشت ، هرگز نمی توانست سخن بگوید ، و اگر دست و انگشتانی مناسب برای نوشتن نداشت ، هرگز نمی توانست بنویسد . این را از حیوانات که نه زبانی دارند و نه خطّی ، دریاب . بنا بر این ، ریشه و خاستگاه آن ، آفرینش خداوند عز و جل و نعمت هایی است که در وجود آدمی نهاده است . پس هر که سپاس گزار باشد ، پاداش می یابد ، و هر که ناسپاسی کند ، البتّه خداوند از جهانیان ، بی نیاز است .

.

1- .یعنی خط و زبان ، دو پدیده اجتماعی و اختراع بشرند و هر قوم و ملّتی بر خط و زبان ، توافق کرده اند .

ص: 144

5 / 5الحَیاءُالإمام الصادق علیه السلام لِلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ :اُنظُر یا مُفَضَّلُ إلی ما خُصَّ بِهِ الإِنسانُ دونَ جَمیعِ الحَیَوانِ مِن هذَا الخَلقِ ، الجَلیلِ قَدرُهُ ، العَظیمِ غَناؤُهُ ، أعنِی الحَیاءَ ، فَلَولاهُ لَم یُقرَ (1) ضَیفٌ ، ولَم یُوفَ بِالعِداتِ ، ولَم تُقضَ الحَوائِجُ ، ولَم یُتَحَرَّ الجَمیلُ ، ولَم یُتَنَکَّبِ القَبیحُ فی شَیءٍ مِنَ الأَشیاءِ ، حَتّی أنَّ کَثیرا مِنَ الاُمورِ المُفتَرَضَهِ أیضا إنَّما یُفعَلُ لِلحَیاءِ ، فَإِنَّ مِنَ النّاسِ مَن لَو لَا الحَیاءُ لَم یَرعَ حَقَّ والِدَیهِ ، ولَم یَصِل ذا رَحِمٍ ، ولَم یُؤَدِّ أمانَهً ، ولَم یَعفُ عَن فاحِشَهٍ ، أفَلا تَری کَیفَ وُفِّیَ لِلإِنسانِ جَمیعُ الخِلالِ الَّتی فیها صَلاحُهُ وتَمامُ أمرِهِ ؟ (2)

.

1- .القِری : الضیافه (مجمع البحرین : ج 3 ص 1474 «قری») .
2- .بحار الأنوار : ج 3 ص 81 نقلاً عن توحید المفضّل .

ص: 145



5 / 5 شرم
5 / 5شرمامام صادق علیه السلام به مُفضّل بن عمر :ای مُفضل ! در ویژگی دیگری که از میان همه جانداران ، تنها به انسان ، این آفریده بلندپایه و بسیار ارزشمند ، اختصاص داده شده ، یعنی حیا (شرم) بنگر . اگر حیا نبود ، هیچ میهمانی پذیرایی نمی شد ، به وعده ها وفا نمی شد ، کسی حاجت دیگری را برآورده نمی ساخت ، کسی دنبال زیبایی ها [و خوبی ها ]نمی رفت ، و از بدی [و زشتی] در هیچ کاری از کارها خودداری نمی شد . حتّی بسیاری از کارهای واجب نیز به خاطر حیا انجام می پذیرند ؛ چرا که بعضی از مردم ، اگر حیا وجود نداشت ، حقوق پدر و مادر خود را رعایت نمی کردند ، صِله رحِم به جا نمی آورند ، امانتداری نمی کردند و از فحشا خودداری نمی ورزیدند . پس آیا نمی بینی که چگونه همه خصلت هایی که صلاح انسان و سامان یافتن امور او به آنها بستگی دارد ، در او جمع شده است ؟

.


ص: 146

5 / 6اِستِعدادُ التَّعلیمِ وَالتَّربِیَهِالکتاب«وَاللَّهُ أَخْرَجَکُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَیْئا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» . (1)

«الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْاءِنسَانَ مَا لَمْ یَعْلَمْ» . (2)

«وَ عَلَّمَ ءَادَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی الْمَلَئِکَهِ فَقَالَ أَ نبِئونِی بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ * قَالُواْ سُبْحَانَکَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ * قَالَ یَاادَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ» . (3)

الحدیثقرب الإسناد عن البزنطیّ :قُلتُ لِأَبِی الحَسَنِ الرِّضا علیه السلام : لِلنّاسِ فِی المَعرِفَهِ صُنعٌ ؟ قالَ : لا ، قُلتُ : لَهُم عَلَیها ثَوابٌ ؟ قالَ : یُتَطَوَّلُ عَلَیهِم بِالثَّوابِ کَما یُتَطَوَّلُ عَلَیهِم بِالمَعرِفَهِ . (4)

راجع : موسوعه العقائد الإسلامیّه : ج 2 ص 123 (المعرفه / القسم السادس / الفصل الثانی / أسباب المعارف العقلیّه) و ص 133 (الفصل الثالث : أسباب المعارف القلبیّه) .

.

1- .النحل : 78 .
2- .العلق : 4 و 5 .
3- .البقره : 31 33 .
4- .قرب الإسناد : ص 347 ح 1256 ، تحف العقول : ص 444 عن صفوان بن یحیی نحوه ، بحار الأنوار : ج 5 ص 221 ح 1 .

ص: 147



5 / 6 استعداد آموزش و پرورش
5 / 6استعداد آموزش و پرورشقرآن«و خدا شما را از شکم های مادرانتان در حالی که چیزی نمی دانستید ، بیرون آورد و برایتان گوش و چشم ها و دل ها قرار داد باشد که سپاس گزاری کنید» .

«همو که به وسیله قلم آموخت . آنچه را که انسان نمی دانست ، به او آموخت» .

«و [خدا] همه نام ها را به آدم آموخت . سپس آنها را بر فرشتگان ، عرضه نمود و فرمود : «اگر راست می گویید ، از نام های ایشان به من خبر دهید» . گفتند : منزّهی تو ! برای ما جز آنچه تو خود به ما آموخته ای ، هیچ دانشی نیست . تو دانایِ حکیمی . فرمود : «ای آدم ! ایشان را از نام های آنان ، خبر ده» و چون آنان را از نام هایشان خبر داد ، فرمود : «آیا به شما نگفتم که من ، نهان آسمان ها و زمین را می دانم ، و آنچه را آشکار می کنید و آنچه را پنهان می دارید ، می دانم ؟»» .

حدیثقرب الإسناد به نقل از بِزَنطی :به امام رضا علیه السلام گفتم : آیا مردم در شناخت ، دست دارند ؟ فرمود : «نه» . گفتم : برای آن ، پاداش داده می شوند ؟ فرمود : «پاداش به آنان مرحمت می شود ، چنان که شناخت به آنها مرحمت می شود» .

ر . ک : دانش نامه عقاید اسلامی : ج 2 ص 443 (معرفت شناسی / بخش ششم / فصل دوم : راه های معرفت عقلی) و ص 461 (فصل سوم : راه های معرفت قلبی) .

.


ص: 148

5 / 7اِستِعدادُ قَبولِ أمانَهِ التَّکلیفِالکتاب«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْاءِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» . (1)

الحدیثالإمام علیّ علیه السلام مِن کَلامٍ لَهُ کانَ یوصی بِهِ أصحابَهُ :تَعاهَدوا أمرَ الصَّلاهِ ... ثُمَّ أداءَ الأَمانَهِ، فَقَد خابَ مَن لَیسَ مِن أهلِها، إنَّها عُرِضَت عَلَی السَّماواتِ المَبنِیَّهِ، وَالأَرَضینَ المَدحُوَّهِ (2) ، وَالجِبالِ ذاتِ الطّولِ المَنصوبَهِ ، فَلا أطوَلَ ولا أعرَضَ ، ولا أعلی ولا أعظَمَ مِنها . ولَوِ امتَنَعَ شَیءٌ بِطولٍ أو عَرضٍ أو قُوَّهٍ أو عِزٍّ لَامتَنَعنَ ، ولکِن أشفَقنَ مِنَ العُقوبَهِ، وعَقَلنَ ما جَهِلَ مَن هُوَ أضعَفُ مِنهُنَّ، وهُوَ الإِنسانُ، «إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا» . (3)

عنه علیه السلام وقَد سَأَلَهُ بَعضُ الزَّنادِقَهِ عَن قَولِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ : «إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَهَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْاءِنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولاً» وقالَ : فَما هذِهِ الأَمانَهُ ومَن هذَا الإِنسانُ ؟ ولَیسَ مِن صِفَهِ العَزیزِ الحَکیمِ التَّلبیسُ عَلی عِبادِهِ؟! :أمَّا الأَمانَهُ الَّتی ذَکَرتَها فَهِیَ الأَمانَهُ الَّتی لا تَجِبُ ولا تَجوزُ أن تَکونَ إلّا فِی الأَنبِیاءِ وأوصِیائِهِم ، لِأَنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالَی ائتَمَنَهُم عَلی خَلقِهِ ، وجَعَلَهُم حُجَجا فی أرضِهِ . (4)

.

1- .الأحزاب : 72 .
2- .دَحا یَدحُو : بَسَطَ وَوَسَّعَ (النهایه : ج 2 ص 106 «دحا») .
3- .نهج البلاغه : الخطبه 199 ، الکافی : ج 5 ص 37 ح 1 عن عقیل الخزاعی نحوه ، بحارالأنوار : ج 82 ص 224 ح 48 .
4- .الاحتجاج : ج 1 ص 591 ح 137 ، بحارالأنوار : ج 93 ص 117 ح 1 .

ص: 149



5 / 7 استعداد پذیرفتن امانت تکلیف
5 / 7استعداد پذیرفتن امانت تکلیفقرآن«ما امانت [الهی] را به آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کردیم پس آنها از پذیرفتن آن ، خودداری کردند و از آن ترسیدند ، و انسان ، آن را پذیرفت . به راستی که او ستمکاری نادان بود» .

حدیثامام علی علیه السلام از سخنان ایشان در سفارش به یارانش :از نماز ، مراقبت کنید ... و دیگر ، آن که امانت گزار باشید ؛ زیرا کسی که امانت گزار نیست ، زیانکار است . امانت ، به آسمان های افراشته و زمین های گسترده و کوه های بلند ، عرضه شد ؛ زیرا چیزی بالاتر و گسترده تر و بلندتر و بزرگ تر از اینها نبود . اگر بنا بود چیزی به خاطر درازی یا پهنی یا نیرومندی و یا صلابت ، امانت را نپذیرد ، هر آینه ، این سه بودند ؛ امّا از عقوبت ترسیدند و چیزی را دانستند که موجود ناتوان تر از آنها ندانست ، و او انسان است . «به راستی که او ستمکاری نادان بود» .

امام علی علیه السلام هنگامی که زِندیقی از ایشان در باره این سخن خداوند عز و جل که : «ما امانت [الهی] را بر آسمان ها و زمین و کوه ها عرضه کردیم . پس آنها از پذیرفتن آن ، خودداری کردند و از آن ترسیدند ، و انسان ، آن را پذیرفت . به راستی که او ستمکاری نادان بود» پرسید و گفت : این امانت چیست ؟ و این انسان کیست ؟ از صفت [و شأن] خدای توانا و دانا نیست که حقیقت را از بندگانش پوشیده بدارد :امّا امانتی که پرسیدی ، امانتی است که نباید و نشاید بود ، مگر در پیامبران و اوصیای آنان ؛ چرا که خداوند تبارک و تعالی ، آنان را امین خود بر خلقش قرار داد و حجّت های خویش در زمینش نهاد .

.


ص: 150

5 / 8اِستِعدادُ تَلَقِّی الوَحیِ وَالإِلهامِالکتاب«وَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِی إِلَیْهِم مِّنْ أَهْلِ الْقُرَی أَفَلَمْ یَسِیرُواْ فِی الْأَرْضِ فَیَنظُرُواْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَدَارُ الْأَخِرَهِ خَیْرٌ لِّلَّذِینَ اتَّقَوْاْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» . (1)

«قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَی إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَهُکُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِیمُواْ إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَیْلٌ لِّلْمُشْرِکِینَ» . (2)

«وَمَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَی بَشَرٍ مِّن شَیْ ءٍ قُلْ مَنْ أَنزَلَ الْکِتَابَ الَّذِی جَاءَ بِهِ مُوسَی نُورًا وَهُدیً لِّلنَّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَرَاطِیسَ تُبْدُونَهَا وَتُخْفُونَ کَثِیرًا وَعُلِّمْتُم مَّا لَمْ تَعْلَمُواْ أَنتُمْ وَلَا ءَابَاؤُکُمْ قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ» . (3)

«وَأَوْحَیْنَآ إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیْکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ » . (4)

راجع : یونس : 2 ، إبراهیم : 11 ، الإسراء : 93 و 94 ، الأنبیاء : 7 ، الکهف : 110 ، الشوری : 5 .

.

1- .یوسف : 109 .
2- .فصلت : 6 .
3- .الأنعام : 91 .
4- .القصص : 7 .

ص: 151